مقالات

نفتگران برگشته اند! جامعه به شما چشم دوخته است!

دور جدید اعتراضات کارگران و کارکنان صنعت نفت و گاز در هفته جاری، ادامه اعتصابهای گسترده کارگران پروژه‌ای نفت، گاز و پتروشیمی در مرداد ماه سال ١٣٩٩ است که طی آن دهها شرکت و پالایشگاه و اسکله و نیروگاه‌های برق در آن شرکت داشتند. آن اعتصابات نسبتا خاموش و در بیشتر پالایشگاه ها بیرون محیط کار، نهایتا به عقب نشینی هائی از جانب پیمانکاران در افزایش دستمزدها و وعده های وزارت نفت و زنگنه منجر شد. در این اعتصابات کارگران خواهان بهبود شرایط کار و امکانات رفاهی، پرداخت بموقع دستمزدها و افزایش دستمزدها، رفع تبعیض میان کارگران پیمانی با کارگران رسمی، برچیدن قراردادهای سفید و شرکتهای پیمانی و استخدام توسط وزارت نفت شدند.

درصد بالائی، تقریبا هفتاد پنج درصد کارگران و کارکنان شرکت نفت و گاز پیمانی هستند. این کارگران پیمانی سابقه کار و تجربه پنج تا ده سال و مواردی بالاتر دارند اما هنوز بصورت پیمانی کار می کنند، فاقد امنیت شغلی اند و مزایای حقوقی و رفاهی کارگر رسمی به آنها تعلق نمی گیرد. شرکتهای پیمانی و قراردادهای سفید و ناایمن با دستمزدهای پائین، بعنوان دوقلوی سیاست خصوصی سازی، توسط همین کارفرمایان سرهم میشود تا تعهد و هزینه کارفرما را حدالامکان کاهش دهد. پیوستن کارگران رسمی و حمایت آنها از خواست کارگران پیمانی و پروژه ای و برافراشتن پرچم رفع تبعیض، اتحاد قویتری میان کارگران شرکت نفت ایجاد کرد که انعکاس آن در اجتماعات تهران مقابل وزارت نفت و قطعنامه اول مه قابل مشاهده است. اما هم کارفرمایان افزایش دستمزدها را عملی نکردند یا روال افزایش را دستکاری و ناچیز کردند، و هم وعده های وزارت نفت و اجرای بخشنامه هائی که زنگنه ادعا میکرد، هنوز محقق نشدند. برای کارگران پیمانی با سابقه کار و تجارب طولانی آزمون گذاشتند و وقت خریدند و باز دروغ گفتند.

اعتراضات دور اخیر از اواسط اردیبهشت اینبار توسط کارگران رسمی نفت آغاز شد. روز بیستم اردیبهشت کارگران رسمی نفت در تهران مقابل مجلس تجمع کردند و همزمان و همراه با آنها بخشی از همکارانشان در اهواز در مقابل شرکت ملی نفت دست به اجتماع زدند. روزهای آخر اردیبهشت کارگران اخطار دادند که اگر خواستهایشان بیش از این به تعویق بیافتد دست به اعتصاب میزنند.

اعتصاب و اعتراض زنجیره ای
نحوه افزایش ناچیز دستمزدها و مزایا که با توافقات قبلی فاصله بسیار دارد، با اعتراض برحق کارگران مواجه شده و روز شنبه اول خرداد، ابتدا متخصصان عملياتی رسمی صنعت نفت در شرکت نفت و گاز پارس در سکوهای نفتی دست به اعتصاب و اجتماع زدند. یکروز بعد، مهندسین نفت و گاز و کارکنان سکوهای گازی پارس جنوبی، نیز در مورد عدم افزایش حقوق پرسنل شرکت نفت در مناطق عملیاتی جنوب ایران هشدار دادند که اگر حقوق ها افزایش پیدا نکند دست به اعتصاب میزنند. اعتراض به عدم افزایش حقوق ها و در مواردی افزایش بسیار ناچیز آن گسترش یافت. روز سه شنبه چهارم خرداد کارکنان رسمی هلدینگ نفتی خلیج فارس با تاکید بر غیر قابل قبول بودن این حقوق ها، در اعتراض به اجرایی نشدن افزایش دستمزد ۲۵ درصدی مورد توافق قرار گرفته در اعتصابات مرداد ماه، دست از کار کشیدند و در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی بندر خمینی دست به تجمع و اعتراض زدند. روز چهارشنبه پنجم خرداد، کارکنان رسمی شرکت نفت فلات قاره واقع در منطقه عملیاتی لاوان، با همین اعتراض عدم افزایش ٢٥ درصدی دستمزدها، با فراخوان قبلی در محل کار وارد اعتصاب و اعتراض شدند.

اجتماع در تهران، راهپیمائی در اهواز و عسلویه
در ادامه و همزمان با اعتراضات و اعتصابات در مناطق مختلف، طی فراخوانی جمعهائی از کارکنان رسمی شرکت نفت از شهرهای مختلف در تهران مقابل مجلس اسلامی تجمع کردند. همزمان با اجتماع نفتگران در تهران، کارگران رسمی شرکت نفت در شهرهای آبادان، اهواز، گچساران و پالایشگاههای پارس جنوبی دست به تجمع و اعتراض زدند.

در اهواز کارگران رسمی شرکت نفت در مقابل یکی از ورودی های مجموعه مناطق نفت خیز جنوب اجتماع و راهپیمایی کردند. کارگران در پاسخ وعده های عملی نشده زنگنه و وزارت نفت از جمله شعار میدادند: “مرگت باد زنگنه دروغگو”، “زنگنه، زنگنه، ننگت باد، ننگت باد”ً! در عسلویه کارگران و کارکنان رسمی شرکت نفت نیز در اجتماع خود و در اعتراض به عدم افزایش حقوق ها، علیه وزیر نفت و مجلس شعار دادند: “وزیر خیانت می کند، مجلس حمایت می کند”! این شعار در پاسخ به نامه مجلس به وزارت نفت است که در آن عنوان شده بدلیل کسری بودجه در سال جاری، وزارت نفت دستمزدها را افزایش ندهد. از شعارهای دیگر از جمله “بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم” و “زنگنه حیا کن، وزارت رو رها کن” بودند. این اعتصابات و اعتراضات هنوز جنبه اخطاری دارد و همه کارگران و کارکنان در آن شرکت نکردند. اما طی چند روز اول خرداد ماه در شرکتها و مناطق مختلف اعتصاب و اعتراض و راهپیمائی با فراخوان قبلی و خواست یکسان و متحدانه شکل گرفت.

این وضعیت در پتروشیمی ها هم کمابیش برقرار است و چند تجمع و اعتراض کارگران پتروشیمی ها با خواستهای کمابیش مشابه از درد مشترکی سخن میگوید. اعتراض کارگران معادن آسمینون کرمان، اعتراضات کارگران هفت تپه، زمزمه های نارضایتی و تحرک در ماشین سازی ها، اعتراضات و اجتماعات معلمان و پرستاران پیمانی و شرکتی و … همه روی چند محور تمرکز دارد: ایمنی شغلی، تقابل با خصوصی سازی و حذف شرکتهای پیمانی و قراردادهای سفید و موقت، استخدام رسمی و مستقیم توسط شرکتها و وزارتخانه های مربوطه، افزایش دستمزدها تا سطح دوازده میلیون از خواستهای اساسی طبقه کارگر ایران است.

کارگران نفت و گاز و صنایع بزرگ ایران نقش تعیین کننده در پس راندن کارفرمایان و دولت دارند. اهرمی که نفتگران در دست دارند قوی و کارساز است. اهرمی که میشود با آن گلوی بورژوازی اسلامی را فشار داد و معادله سیاست در ایران را زیر و رو کرد. جامعه اسیر جمهوری اسلامی با جِرم وسیع انفجاری علیه فقر و فلاکت و گرانی، از پرچمی که کارگران نفت برافراشته اند وسیعا حمایت میکند. کارگران نفت میتوانند بار دیگر به محبوب میلیونها انسان زحمتکش و به رهبر آزادی جامعه بدل شوند. میتوانند بار دیگر شبح “کارگر نفت ما رهبر سرسخت ما” را در فضای ایران به پرواز دربیاورند. اتحاد تاکنونی کارگران نفت یک نقطه قدرت بسیار مهم است. در شرکت نفت، تکیه بر سنت مبارزاتی عمل مستقیم کارگری و شورائی قدیمی است. کارگران نفت در انقلاب ٥٧ پرچمدار سازمانهای شورائی طبقه کارگر بودند. امروز که شورا و “اداره شورائی” به لطف مبارزات درخشان کارگران هفت تپه به پرچمی در جامعه و در اعتراض به وضع موجود بدل شده است، کارگران نفت می توانند در تحکیم این سنت و هژمونیک کردن این افق نقش مهمی ایفا کنند.

تمایلاتی میان بخشی از کارگران و فعالین هست که مسائل را مرتباً به دالانهای تو در تو و بی خاصیت اداری احاله میدهد، از اتکا به قدرت توده ای کارگران طفره میرود، وقت میخرد و کارگران را در انتظار نگاه میدارد. وضعیت امروز بخشاً حاصل غیرکارساز بودن این سیاست است. در این چند سال باندازه کافی تومار امضا شده، نامه به هر جائی ارسال شده، بحث آزمون و بخشنامه های وزارت نفت و غیره آمده و رفته، وعده و توافق بعد از اعتصابات مرداد ماه صورت گرفته؛ اما باز زیرش زدند و باز از انجماد دستمزدها حرف میزنند. نظر به وضعیت وخیم و متحول جامعه، هیچ سیاست انتظاری قابل توجیه نیست، هیچ وعده و مسیر نهادهای قانونگذار مثل مجلس جوابگو نیست و تجربه امروز کارگران نفت همین را میگوید و اثبات می کند.

رئیسی سرجلاد اعظم که قرار است جنایتهای روحانی را ادامه دهد، اولین نشست انتخاباتی اش را با اتاق بازرگانی و سرمایه داران می گیرد، از بخش خصوصی و بازاری کردن همه چیز میگوید، به سرمایه داران و کارفرمایان وعده و اطمینان خاطر میدهد. از پیش معلوم است که چه خوابی برای کارگران و آخرین رمق ما دیده اند. اینبار باید روشن تر و قویتر حضور پیدا کنیم. ضمن درک شرایط کرونائی مرداد ماه سال گذشته، اشتباه دوره قبل را نباید تکرار کرد، اعتصاب و اعتراض نباید در خاموشی و بیرون سوخت و ساز جامعه و فضای سیاسی رُخ دهد. اعتصاب کارگران نفت و گاز در شهرهای مختلف باید به مهمترین خبر جامعه تبدیل و با امواج حمایت گسترده روبرو شود. این یک شرط مهم پیشروی و پیروزی های سنگر به سنگر است.

از فضای موقت پیشا “انتخاباتی” بنحو احسن استفاده کنیم، برای سالروز اعتصابات گسترده سال قبل آماده شویم، اعتصابات اخطاری و زنجیره ای و اجتماع و راهپیمائی را ادامه دهیم و همزمان برای یک ابراز وجود و اعتصاب قدرتمند آماده شویم. آنچه نفتگران می گویند حرف دل دهها میلیون کارگر و زحمتکش و آزادیخواه است. جامعه به شما چشم دوخته است. درود بر رزم و اتحاد کارگران نفت!

سردبیر.
٧ خرداد ١٤٠٠