ابوبکر شریف زاده : اعتصاب بزرگ کارگران نفت در جریان است و نگاهها به آن دوخته شده، در چه شرایطی این اعتصاب بزرگ اتفاق افتاده است؟
رحمان حسین زاده: موئلفه های مختلفی در شرایط وقوع اعتصاب بزرگ و همبسته حدود ۷۰ مرکز کارگران نفت و پتروشیمی ها قابل توجه اند. در شرایطی که معیشت و سلامت کل طبقه کارگر و اکثریت عظیم شهروندان جامعه نه تنها تامین نیست، بلکه در ورطه نابودی است. در وضعیتی که یک سال و نیم اخیر بلای کرونا علاوه بر بلای جمهوری اسلامی عدم تامین معیشت و سلامت را به مرحله خطرناکی رسانده است. این وضعیت مستقیما برشرایط زندگی هزاران کارگر صنعتی ترین و کلیدی ترین بخش طبقه کارگر هم تاثیر مخرب گذاشته است. این بخش از طبقه کارگر، به ویژه قسمت کارگران رسمی و دایمی، ظاهرا از حقوقها و مزایای بالاتر نسبت به دیگر بخشهای طبقه کارگر برخوردار بودند، نفس اینکه شاغل بودند و سرکار میرفتند، این تاثیر را داشت که در سالهای اخیر تحرک مبارزاتی از آنها دیده نمیشد. این نگرانی بارها اعلام میشد که چرا کارگران نفت به مثابه بخش کلیدی طبقه کارگر با سابقه درخشان مبارزاتی تحرکی ندارند!؟ اما شرایط معیشتی و سلامتی و وضعیت سخت زندگی این بخش مهم کارگری را در یکسال اخیر به تحرک مبارزاتی مهم سوق داده است. در تیر و مرداد سال گذشته نزدیک به ۵۲ مرکز کارگری نفت و پتروشیمی ها همزمان دست به اعتصاب زدند. در نهم تیرماه سال قبل جلو مجلس تجمع اعتراضی برگزار کردند. اعتصابات بزرگ اخیر در شرایط ویژه امروز و برای تحقق خواسته های پاسخ نگرفته سال قبل و به درجه ای در ادامه آن اعتصابات، اما گسترده تر، و قدرتمند تر در جریان است.
به علاوه در شرایطی این اعتصاب بزرگ و گسترده همزمان در هفتاد مرکز کارگری اتفاق میافتد که کارگران توانسته اند بر ترفند دسته بندی و تفرقه شغلی در میان کارگران نفت، به درجه ای فایق آیند. بیش از سه دهه است جمهوری اسلامی صفوف کارگران صنعت نفت و پتروشیمی ها را به عناوین مختلف شقه شقه کرده است. از جمله بخش کارگران قرارداد دایمی، بخش کارگران قرارداد موقت و بخش وسیع تر یعنی کارگران پیمانی که حتی امکان بستن همان قرارداد موقت را مستقیما با شرکت نفت ندارند، بلکه با پیمانکاران حریص و با پایین ترین حقوق و کمترین مزایا باید تن به کار بدهند. اساس این تفرقه، تشدید استثمار و سودپرستی و مانع تراشی در مقابل اتحاد کارگری و مبارزاتی بوده، که کارگران بیش از پیش این توطئه ضد کارگری را شناختند. در یکسال اخیر و در اعتصاب بزرگ کنونی همگامی طبقاتی و مبارزاتی این بخشها را شاهدیم. به علاوه فشار و محدودیت بر کارگران نفت چنان بوده که جمهوری اسلامی از کوچکترین اتحاد و نزدیکی در میان کارگران نفت وحشت دارد، به نحوی که حتی در صنعت نفت از ایجاد تشکلهای زرد و ضد کارگری مثل شوراهای اسلامی هم نگران بوده و اجازه فعالیت به این نهادهای رژیمی را هم نداده است.
نکته قابل توجه دیگر اینکه کارگرن نفت از تحرک و تجارب مهم مبارزات کارگری پنج ساله اخیرو برجسته تر از بقیه، از مبارزات کارگرن هفت تپه تاثیر گرفته و صمیمانه آن را هم بیان کرده اند.
مسئله مهم دیگر بعد از شکست بزرگ رژیم از مردم در مضحکه “انتخابات” این اعتصاب بزرگ و امید بخش به میدان آمده و در واقع مهمترین بخش طبقه کارگر با اعتصاب و اعتراض، پاسخ کوبنده تری به مانور “یک دست کردن حاکمیت” و رئیس جمهورجلاد آن داده است.
و نهایتا کارگران پیمانی نفت در شرایطی این اعتصاب بزرگ و گسترده را به صحنه کشیدند، که کارگران قرارداد رسمی و دایمی نفت برای روز نهم تیر فراخوان به اعتصاب سراسری داده اند. به این ترتیب همگامی و اتحاد مبارزاتی بخشهای مختلف کارگران نفت برجسته میشود، از نظر من این مجموعه فاکتورها شرایط وقوع این اعتصاب بزرگ و بیاد ماندنی را فراهم کرده است.
ابوبکر شریف زاده : جایگاه و اهميت سیاسی و مبارزاتی آن را چگونه می بینید؟
رحمان حسین زاده: تردیدی نیست، اهمیت بالایی دارد. هرکس متوجه جایگاه مهم صنعت نفت در اقتصاد و تولید ایران باشد، متوجه توقف تولید و اعتصاب کارگران در این صنعت کلیدی اقتصاد ایران هست. لازم به توضیح نیست که اعتصاب کارگران در نفت به معنی فشردن گلوی سرمایه داری حاکم و جمهوری اسلامی است. نسل ما که در تحول انقلابی صال ۱۳۵۷ حضور داشتیم، به خوبی به یاد داریم، “کارگرنفت ما، رهبر سرسخت ما” گلوی رژیم سرمایه سلطنتی را گرفت و خفه اش کرد. بالاتر هم اشاره کردم، تحرک مبارزاتی یکسال گذشته و به ویژه اعتصاب بزرگ و بی نظیر اخیر، بعد از یک دوره سکون و عدم تحرک مبارزاتی در میان کارگران نفت تحول بسیار مهم و تعیین کننده علیه بورژوازی حاکم و به همین دلیل سران جمهوری اسلامی سراسیمه شده و هذیان میگویند. جنبه مهم دیگر اتحاد و همبستگی در بین بخشها و واحدهای مختلف صنعت بزرگ نفت نضج گرفته است و محکم شدن این اتحاد و ادامه کاری آن بسیار نوید بخش است. در عین حال به میدان آمدن غول خفته قدرت کارگران نفت توان و اعتما بنفس بسیار بالایی به کل طبقه کارگر ایران میبخشد. مهمتر پرولتاریای صنعتی نفت ایران به لحاظ کمی و کیفی از موقعیت عینی به عهده گرفتن رهبری کل طبقه کارگر را دارد. ما وارد دوره ای شدیم، عروج و تثبیت رهبری کارگری بر کل جنبش طبقه کارگر و کل جنبش اعتراضی معطوف به جارو کردن حاکمیت سرمایه و جمهوری اسلامی، از نان شب واجب تر است. کارگر نفت و مشخصا بخش سوسیالیست و پیشرو کارگران نفت متوجه این رسالت طبقاتی و تاریخی خود هستند و لازمست با پلاتفرم روشن و متکی به سازمان توده ای اعمال اراده مستقیم کارگران این رسالت را به سرانجام رسانند.
ابوبکر شریف زاده : پاسخ تاکنونی کارفرمایان و دولت چگونه بوده است؟
رحمان حسین زاده: بی پاسخی! تا این لحظه که ما داریم در این مورد صحبت میکنیم، بی پاسخی و استیصال و تلاشهای توطئه گرانه، عکس العمل اصلی دولت و سران سه قوا و کارفرمایان در مقابل اعتصاب نزدیک به هفتاد مرکز تولیدی نفت و پتروشیمی است. به ویژه هر روزه گسترش دامنه اعتصاب و حمایتهای وسیعی که از بخشهای دیگر کارگری، از جانب نهادها و تشکلها و فعالین دیگر جنبشهای اجتماعی رادیکال از این حرکت به عمل آمده، حمایتهایی که در سطح بین المللی صورت گرفته، انعکاس وسیع تبلیغی آن در سطح دنیا ترس و سراسیمگی قابل مشاهده ای به هیئت حاکمه جمهوری اسلامی تحمیل کرده است. جلسه یکشنبه ششم تیر سران سه قوا و هذیانات تفرقه افکنانه و نخ نمای زنگنه وزیر نفت این رژیم ضد کارگر، نشانه استیصال و بی پاسخی شان است. زنگنه از یک طرف وعده، وعیدهای پوچ به کارگران رسمی میدهد و حالت انتظار در میان آنها ایجاد میکند، تا در مقابل اعتصاب روز نهم تیرماه آنها مانع ایجاد و کاری کند، کنسلش کنند و از طرف دیگر به هزاران کارگر پیمانی بیشرمانه اعلام میکند، مشکلات آنها به شرکت نفت مربوط نیست و آنها با پیمانکاران طرفند. به این ترتیب بی مسئولیتی دولتش در مقابل معضل حقوق و معیشت هزاران کارگر را نشان میدهد.
ابوبکر شریف زاده: از توطئه ها عليه کارگران صحبت کردید ، چه توطئه هایی و چگونه در جریان است؟
رحمان حسین زاده: سران وحشت زده جمهوری اسلامی بی توطئه ننشسته اند. با شگردهای شناخته شده وارد شده اند. عوامل و اهرمهای ضد کارگری را به کار گرفته اند. از جمله در آغاز این اعتصاب بزرگ، به اصطلاح اعلامیه ای به نام “کارگران رسمی” را پخش کرده و در آن “اعتصاب را تقبیح کرده” که گویا فورا به دنبال مضحکه “انتخابات” نمی بایست اینکار صورت بگیرد. معلومه این توطئه تفرقه افکنانه به کارگران رسمی که اولا به وضوح از اعتصاب کارگران پیمانی حمایت کرده، و ثانیا خودشان روز نهم تیرماه را برای اعتصاب سراسری اعلام کرده، مربوط نیست. اقدام توطئه گرانه دیگر مقامات حکومتی را به میان کارگران میفرستند و وعده های توخالی برای سد کردن اعتصاب را میدهند. به علاوه همین وعده های توخالی زنگنه به کارگران رسمی و همزمان حواله دادن کارگران پیمانی به پیمانکاران اساسش ایجاد تفرقه در میان کارگران نفت است. عوامل کارفرمایی، دولتی در میان خود کارگران پیدا میشوند و در جهت شکستن اعتصاب حرکت میکنند. اعتصاب شکنی همیشه یکی از شگردهای شناخته شده و رسوا در مبارزات کارگری بوده و در این مورد هم لازمست خنثی شود.
ابوبکر شریف زاده: نهم تیر و فراخوان اعتصاب سراسری کارگران نفت مطرح است؟ در این رابطه و کلا در حمایت از مبارزات کارگران نفت، فراخوان شما چیست؟
رحمان حسین زاده: موانع و کارشکنی و وعده های بی پایه و تفرفه اندازانه دولت علیه شکل گیری اعتصاب نهم تیرماه در جریان است. امیدوارم کارگران آگاه و پیشرو بخش قرارداد رسمی بتوانند این شگردها را خنثی کنند. برپایی اعتصاب روز نهم تیر و همگام شدن اعتصاب جاری کارگران پیمانی و کارگران قرارداد رسمی علاوه بر قدرتمند تر شدن کل اعتصاب، برای محکم کردن اتحاد کنونی و آتی کل کارگران نفت اهمیت جدی دارد. به علاوه در داخل کشور ضروری است، حمایتهای دیگر بخشهای کارگری از مراکز و رشته های مختلف و دیگر جنبشهای اجتماعی رادیکال و متحد طبقه کارگر را گسترش داد. تاکنون بعضی از مراکز کارگری، نهادها و تشکلهای مدافع حقوق کارگران همبستگی خود را با کارگران نفت اعلام کردند. در خارج کشور نیز نیروهای چپ و کمونیست، بسیاری از سازمانهای کارگری و فعالین و شخصیتها به چنین حمایتی روی آوردند، آکسیونهای حمایتی صورت گرفته و یا برای روزهای آینده سازماندهی شده و انجام میشود. جا دارد این حمایتها را در روز نهم تیر ماه تشدید کرد.
آنچه کارگران و همه باید به آن توجه کنیم وارد دوره جدیدی از جدال طبقاتی و سیاسی در جامعه ایران شدیم. سرمایه داری حاکم و جمهوری اسلامی ظاهرا با “یکدست کردن ساختار حکومتی” در صدد است همه اهرمهای توطئه، شگرد و تهدید و تطمیع و سرکوب را برای عقب راندن طبقه کارگر و مردم به میدان آمده بکار گیرد. در وهله اول در نظر دارد نه تنها خطر جنبش کارگری و توده ای را از سر بگذراند، بلکه اگر بتواند جنبش ما را به قبل از دی ماه ۹۶ و آبانماه ۹۸برگرداند. اما این “اگری” سخت است که نمیتوانند از عهده اش برآیند. حرکت توفنده نزدیک به هفتاد مرکز کارگری نفت درست در روزهای بعد از مضحکه “انتخابات” نشانه به کار افتادن اهرمهای قدرتمند طبقه کارگر، آن هم از درون کلیدی ترین بخش پرولتاریای صنعتی ایران، برای عقب راندن سرمایه و رژیم حاکم و برهم زدن بساط چپاول و استثمار و تعرض به حقوق کارگران است. در این دوره جدید سیاسی گسترش جنبش اعتصابی کارگران و همزمان به میدان آمدن و گسترش جنبش اعتراض شهری مشابه دی ماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ و گسترده تر از آن دوره راه اساسی مقابله کردن با دشمنان طبقاتی و در رأس آن جمهوری اسلامی است. در این راستا محکم شدن رابطه مبارزاتی رهبران و پیشروان کارگری از مراکز کارگری مختلف با هم و با رهبران و فعالین موثر در راه اندازی جنبش اعتراض توده ای و با پیشروان دیگر جنبشهای اجتماعی رادیکال بسیار تعیین کننده است. دوره آن است شبکه رهبران آگاه و سوسیالیست از درون مراکز کارگری و محلات و شهرها گامهای مبارزاتی مشترک، متکی به خط مشی و سیاست و شعارهای روشن و متحد کننده را در پیش گیرند. در جهت تامین رهبری فرا رشته ای و کارخانه ای و محلی و به این معنا تامین رهبری سراسری تر جنبش کارگری و توده ای گام بردارند. کلید مسئله تامین رهبری موثر و رادیکال جنبش کارگری و توده ای است. اما چنین رهبری از هم اکنون باید به سازمان توده ای اعتراض و مبارزه متکی باشد. تجربه قدیم و جدید به ما میگوید برپایی مجمع عمومی در هر مرکزکارگری و تولیدی، در هر محله ای در شهرها پایه اساسی متشکل شدن کارگران هر واحد تولیدی و توده مردم معترض هر محله است. در مجامع عمومی به قول کارگران نیشکر هفت تپه “خرد جمعی” به اراده متحد و جمعی کارگران و مردم برای گرفتن حقوقمان و پیشبرد مبارزه مان تبدیل میشود. اعمال اراده مستقیم کارگران و مردم اجرایی میشود. گام مهم برای ایجاد شوراهای پایه در محل کار و زیست برداشته میشود. تامین رهبری سراسری موثر و رادیکال جنبش کارگری و توده ای و ایجاد سازمان توده ای متحد کننده کارگران و مردم در هر مرکزکارگری و در هر محله دو اهرم اساسی جبهه کارگر و مردم در مصاف اساسی با بورژوازی حاکم و حاکمیت هار اسلامی است. این دو اهرم اساسی جنبش و مبارزه مان را باید حدادی و آماده تر کنیم.
در خاتمه اعتصاب نزدیک به هفتاد مرکز کارگری نفت و پتروشیمی ها تا هم اکنون دستارد بزرگ جنبش طبقه کارگر و جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی است. تا هم اکنون معادله سیاسی و مبارزاتی را تغییر داده است. گسترش موثر آن و به ویژه دستیابی به خواسته های ایندوره شان معادله و تناسب قوا را به نحو موثرتری تغییر میدهد. شرایط برای پیشرویهای تعیین کننده تر را فراهم میکند. درود برعزم و اراده و اعتصاب و مبارزه کارگران نفت و پتروشیمی ها. *