ناسیونالیسم و مذهب همواره در مقاطع مختلف یارویاور و پشتیبان یکدیگر بودهاند. بنابه شرایط سیاسی و اجتماعی گاه یکی اصل و دیگری فرع، اما درهرحال در تمام مقاطع مشغول سواری دادن به یکدیگرند. هرکدام در بورس باشند بالاخره به نرخ روز نانشان را با هم میخورند. در همین کردستان عراق که احزاب ناسیونالیست کرد حاکم هستند، دفاع از خرافه مذهب یکی از وسایل سرپانگهداشتن حاکمیتشان است. وجود احزاب مذهبی نه تنها تناقضی با حاکمیت حکومت ”خودی“ و ملی ندارد، بلکه جزو ضروریات بقای حاکمیت احزاب در قدرت است. ارتزاق ناسیونالیسم از ارتجاع مذهب الزاما ربطی به خلوص نیت و عقیدهی محکم آنها به مذهب ندارد. بلکه وسیلهای است برای مشروعیت ومحکم کردن پایگاه خود در بین عقبافتادهترین اقشار جامعه.
تعریف وتمجید برخی از شخصیتهای ناسیونالیست کُرد ایرانی از احمد مفتیزاده و تلاش برای تبرئه او از شرکت در جنایات جمهوری اسلامی، یا تلاوت قرآن در میدیای حزب دمکرات کردستان ایران و همچنین همکاری این احزاب با جریانات مرتجع و مذهبی از قبیل سازمان خبات وغیره، الزاما بهمعنای عقیدهی آنچنانی آنها به دین اسلام وغیره نیست، بلکه استفاده از ابزار مذهب برای تحمیق و عقب نگهداشتن جامعه و از این طریق ادامه حاکمیت استثمارگرانه و تحمیل سرکوب در جامعه است. کسی نماز خواندن محمدرضا شاه پهلوی در زیارت حج و یا دستبوسی آیت اللههای ریزودرشت را توسط اعوان وانصاراو نشانهی خلوص نیت به دین ”مبین“ اسلام ارزیابی نمیکرد. ریاکاری و حقهبازی طبقات حاکم در احترام به ”مذهب تودهها“ عیانتر از آن است که احتیاج به افشاگری داشته باشد. اینکه ما کمونیستها میگوییم مذهب وسیلهای است در دست طبقه سرمایهدار برای تحمیق جامعه، از همین مشاهدات و واقعیات زمینی نشئت میگیرد که روزانه جلوی چشم جامعه اتفاق میافتد.
از میان جریانات واحزاب ناسیونالیست کرد در منطقه خاورمیانه، پ.ک.ک و اقمار آن در بخشهای دیگر کردستان در بکارگیری مذهب در خدمت ”کوردایهتی“ واقعا صاحب درافزوده و بدعتگذاریهای جالب در جنبش ناسیونالیستیاند. چاکرمنشی وکرنش در مقابل تصوف ودراویش و شیعهگری از همهی انواع آن در انبانشان پیدا میشود. سالهای سال است این خزعبلات ارتجاعی چاشنی و ملات پیشبرد سیاستهایشان است.
اما سهم ما در کردستان ایران از طریق شعبهی کردستان شرقی (روژههلات) آن یعنی سازمان پژاک (حزب حیات کردستان) و زیرمجموعههای کاغذی و ناموجود آن بسی مشمئزکننده و چندشآورتر است. این زیرمجموعههای نامریی تاریخ مناسبتهای مذهبی ازقبیل ”عید رمضان“ و ”عید قربان“ و واویلای کربلا و عاشورا را در تقویم سالانهشان بزرگ وبرجسته نوشتهاند. توصیه و رهنمودهایشان به مردم که مواظب روزه و نماز خود باشند، به خصوص تشویق مسلمانان به پرداخت خمس و ذکات به ملاهای مرتجع، ازجمله دستورالعملهای روتین این جریان در تبلیغ و تقدیس عقبماندگی و درواقع کمک به جریانات سیاهِ مذهبی است.
در راستای همین تبلیغات ارتجاعی، هفتهی گذشته به بهانه ماه محرم و ”عاشورای حسینی“ در ”سرزمین اهل سنت“ و جایی که حتی برای مسلمانان سنی مذهبِ آن این خیمهشببازی هیچ معنایی ندارد، لباس شیعهگری به تن کردند و با صدور بیانیهای به روال هرسال به صف عزاداران کربلا پیوستند .
دربیانیه کمیتهی خلقها و باورمندیهای کوما جفاکین کوردستان (ک.ج.ک) وابسته به سازمان پژاک آمده است:
”مقاومت امام حسین مقاومت آزادیخواهانهایست که با حروف زرین در تاریخ بشریت به رشته تحریر درآمده است. حضرت حسین و هفتادودو رفیق وی، صدای وجدان خلقهای خاورمیانه، صدای آزادی و عدالتخواهیست. بههمین دلیل حسین کربلا، صدها سال است برای تمامی افرادی که خواستار حق و حقیقت هستند به شعار و رفیق مبدل شده است. این مهم دارای معنای بزرگی برای انسانهای مقاومتگر است و امروز ما باید با مد نظر قراردادن آن، این مقاومت را زنده نگه داریم. به این مناسبت ما امیدواریم که عبادات علویان عاشق کربلا که با روح، اندیشه و ایمان مقاومت نموده، لقمه نان خود را تقسیم میکنند مقبول درگاه حق باشد. همچنین ما اذعان داریم که عبادات و دعاهای مسلمانان شیعه که با این حس و درک یاد و خاطره کربلا را زنده نگاه میدارند دارای ارزش والایی میباشد.“
در ادامه میآید: ”آنچه مقاومت کربلا را مقدس مینماید و روحیه آنرا نمایندگی میکند اهداف آن میباشد. مقاومت کربلا آگاهی، اراده و عزم راسخی را به علویان بخشیده است تا بتوانند به شیوهای بهتر حق و ناحق، درست و نادرست، خوب و بد را از همدیگر متمایز کنند. آنچه حضرت حسین را در میان علویان به خط و هویت تبدیل کرده است این آگاهی و اعتقاد است. هر کدام از علویان که در محرم امسال سخن گفتند خواستار اتحاد و سرزندگی علویان شدند، فراخوان شرکت در مبارزه دمکراتیک و ایفای نقش در صحیحترین مبارزه علویان که مشابه مقاومت کربلاست به یک خواسته حسینی مبدل شده است. ما همچو [جنبش آزادیخواهی کوردستان] اذعان داریم که جامعهای که مقاومت را مقدس شمرده و برای زنده نگه داشتن عبادت میکنند، یک مبارزه است. ما میخواهیم یادآور شویم که این مهم علوی بودن را تمثیل میکند. روزه ١٢ امام از سوی علویان و تقسیم نان در روز عاشورا، نشانه ارزش انسانیت میباشد که خواستار تداوم آن هستند. آنچه باید مورد تأكید قرار گیرد این است که علویان خط حسینی را ادامه دهند.“
اگر کسی این عزانامهی اقمار پ.ک.ک را از خلوص نیت دینی این طیف بداند اشتباه می کند. این عوامفریبی شیادانه برای بهدست آوردن دل اقلیتهای مذهبی با پناهبردن به ارتجاع مذهب است. این قانون اساسی دوران حاکمیت اینها برای زمانی است که این طیف در جامعه صاحب قدرتی باشند. دستورالعمل ”گشت ثارالله“ و ”نهی ازمنکر“ در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی است. جریانی که بهعنوان اپوزیسیون چنین دل در راه حسین و خزعبلات عاشورا دارد، اگر دستش به گوشهای از قدرت برسد، بساط مشروبفروشی و بار و دیسکو و مناسبات جشن و شادی مردم را به بهانه احترام به ماه رمضان و محرم و کربلا و مقاومت حسین، تخته خواهد کرد.
اما زهی خیال باطل، در جامعه کردستان با دست بردن به این حربههای پوسیده اتحادی حاصل نخواهد شد. ۴۲ سال زندگی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی اتفاقا روند بیاعتباری و تنفر از مذهب را موجب شده است. مذهب و خرافات وارتجاع نه وسیله اتحاد وهمبستگی، بلکه ابزار ازهم پاشیدگی جامعه و به قهقرا بردن مدنیت و حس نوعدوستی و عدالتخواهی است، وسیله تسلیم شدن به وضع موجود است و در ضدیت با خودآگاهی برای رهایی از جهنم کنونی. امیال و آرزوها، خواست ومطالبات تودهی مردم کارگر و زحمتکش، عرصهها ومیدانهایی هستند که جریانات ناسیونالیست از قبیل پ.ک.ک و پژاک و اقمارشان با آنها بیگانهاند. فقر، نداری وبیکاری، سرکوب و ایجاد وحشت وناامنی در جامعه و پایمال شدن حقوق زن، عرصههایی هستند که سالهاست مردمِ مبارز را در کنار هم قراردادهاند نه هویت مذهبی و قومی. خروش واعتراض کنونی مردم بهپاخواستهی جامعهی ایران، نه بر سر مذهب و ملیت، بلکه برای تامین زندگیای درخور انسان امروز، علیه فقرونداری، بیکاری، گرانی و سرکوب و تحقیر وناامنی اجتماعی، زمین را زیر پای حاکمان مرتجع رژیم اسلامی داغ کرده است.
دوائر اصلی وفرعی این جریان از پ.ک.ک گرفته تا شعبات متنوع که به این تبلیغات کهنه پرستانه مشغولند، مدعی هستند که چپ و سوسیالیستاند و طرفدار عدالت و آزادی. اما کردارشان در مقابل مردم زحمتکش و مخالفین خود سرکوبگرانه و در مقابل مرتجعین و مذهب همسو وجانبدارانه است . ودر این مورد مشخص سوسیالیسمشان هوادار ”جنبش کربلا “ از آب در میآید.
مردم کردستان در همین مناسبتها است که باید صف دوست و غیردوست خود را تشخیص دهند. سازمان پژاک و نهادها و اقمار آن با این تبلیغات ارتجاعی فقط ماهیت خود و بیربطیشان به حقوق ومطالبات واقعی مردم کردستان را به نمایش میگذارند. این سیاستهای کهنهپرستانه و تفرقهافکنانه باید از طرف مردم آزادیخواه محکوم و بیش از پیش افشا شود.
همایون گدازگر
۱۰ شهریور ۱۴۰۰