در برهه ای به سر میبریم که جنبش های طبقه کارگر از جمله؛ معلمان و بازنشستگان و بخشی از جنبش کارگری در تلاش برای بهینه کردن سازماندهی و تشکل یابی حول ظرفی عمومی و فراگیر همچون مجمع عمومی و شوراهای سراسری با مطالبات رادیکال و کلان سیاسی به مبارزات خود ادامه میدهند. نمونه عریان این تشکل یابی شورای هماهنگی فرهنگیان ایران است که همراه با سازماندهی سراسری اعتراضات سراسری در بیش از ۳۰۰ شهر از اول مهر ۱۴۰۰ و سایر اقدامات مهم متناسب با توازن قوای سیاسی، با تشکیل کلاب هاوس های متعدد به صورت تریبون آزاد و بلندگو دادن به فعالین به خصوص جنبشهای طبقه کارگر، جنبش کمونیسم کارگری و سایر فعالین سیاسی ظرفی شبیه به مجامع عمومی ایجاد کرده اند.
تشکل یابی در نیمه دوم دهه ۹۰ روند روبه جلو و مثبتی را طی کرده است. اگر به صورت دقیق تر بخواهیم نگاهی اجمالی به روند این تشکل یابی ها بپردازیم؛ بعد از دیماه ۹۶ و پس از آبان ۹۸، اعتصاب عمومی نفت در ۱۴۰۰، خیزش مردم در اصفهان و خوزستان، اعتراضات سراسری معلمان در بیش از ۳۰۰ شهر در ظرف بیش از یک سال تاکنون و اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ فضای مبارزاتی و ادبیات مبارزاتی عرصه های مختلف مربوط به طبقه کارگر را دگرگون کرده و نیاز به ارتقا ظرف و نوع تشکل یابی در سطحی وسیع تر از گذشته و به شکلی سراسری بیش از پیش احساس میشود.
جنبش مستقل دانش آموزی:
در سال ۱۳۹۹ شاهد سازمانیابی جنبش نوظهور دانش آموزی از هشتگرد کرج تا گیلان و سایر شهرهای جنوبی کشور در اعتراض به شرایط نامناسب تحصیلی در دوره کرونا بودیم که روش مطالبه گری و سازماندهی این بخش نشان از پوست اندازی نوجوانان در عرصه مبارزات طبقاتی بودیم. این جنبش با سرکوب و فشارهای فراوان روبرو بوده و با آغاز به کار از سال ۹۹ با خطوط کمونیسم کارگری میتواند با پیگیری و دوام سازماندهی فعالان این عرصه در داخل کشور به سنگر مبارزاتی مهمی در دل جامعه بدل شود.
جنبش دانشجویی:
جنبش دانشجویی با توجه به پولی سازی و بدل شدن آموزش کشور به یکی از بنگاه های مالی برای سرمایه داری هار اسلامی به اعتراضات خود به این بند و بساط بورژوازی ادامه داده و سایر مطالبات سیاسی و کلان طبقاتی خود و جامعه را مطالبه کرده و در همین راستا دست به اقداماتی مهم زده اند. دانشجویان حتی در مواردی نمایندگان خود را در همبستگی با اعتراضات و مطالبات طبقه کارگر فرستاده تا همبستگی طبقاتی خود را به رادیکال ترین شکل ممکن به صورت حکومت اسلامی بکوبد، نمونه موخر این دست از اقدامات مربوط به اعتراضات سراسری معلمان میشود که در آن نمایندگان جنبش دانشجویی راهی صحنه اعتراضات معلمان شده و در کنار این جنبش سراسری خواستهای مشترک طبقاتی خود و معلمان را که شامل؛ آموزش رایگان، لغو پولی سازی آموزش، لغو ایدئولوژی مذهبی از دروس میشود را فریاد زنند.
جنبش دانشجویی یکی از سنگرهای مهم مبارزات طبقاتی علیه هرگونه نظامی بالادست طبقه کارگر با هژمونی فعالین و جریانات کمونیستی و سوسیالیستی بوده و کماکان نیز گرایشی که دست بالا را در میان فعالین دانشجویان دارد گرایش چپ است. در شرایطی که نقطه عطف های بسیاری از ۹۶ تاکنون در سطح کلان و با رادیکالیسم روبه رشد در فضای سیاسی ثبت شده است، به واسطه این پوست اندازی سیاسی و مبارزاتی در دل جنبش دانشجویی ادبیات و رادیکالیسم سیاسی در این عرصه مبارزاتی نیز کاملا تغییر یافته و به شکلی عریان حکومت اسلامی را از هر روزنه ای مورد حمله خود قرار میدهد، امری که تا قبل از ۹۸ به شکلی نیمه عریان و یا به اصطلاح در لفافه و ادبیات مخصوص داخل کشوری فرمولبندی میشد، دیگر وجود ندارد و ضمن حمله مستقیم به هر شکل از بند و بساط بورژوازی، خواهان رسیدن به خواست هایی هستند که تشکل یابی حول شوراهای متشکل از دانشجویانی در حد محفل های چند و یا چند ده نفره جوابگوی مبارزات این بخش مهم از جنبش های طبقه کارگر نیست. بخش عظیم جنبش دانشجویی چپ در یک سال گذشته در حال سبک سنگین کردن جهت گیری های مختلف نیروها و احزاب چپ بوده و بخشی از مشاهدات نشانگر گرایش هژمن چپ ارتدکس و مرزبندی جدی با هرگونه تئوری و فرمولبندی همه با همی و پوپولیستی بوده و در همین راستا دوام خط درست کمونیستی-کارگری با سازماندهی سراسری گزینه ای جدی و موثر جلوی پای این بخش مهم از جنبش دانشجویی خواهد گذاشت.
جنبش رهایی زن:
جنبش رهایی زن بخشی پیشرو از عرصه های مبارزاتی و طبقاتی در دل جامعه است که در تمامی بخش های طبقه کارگر به مبارزات طبقاتی خود ادامه داده و علی رغم خواستهای طبقاتی و معیشتی و شغلی، خواستهایی را نیز مطرح میکنند که ماهیت آپارتاید جنسی حکومت اسلامی را هدف خود قرار میدهد. برخلاف تبلیغات راست و بورژوازی در برخورد با جنبش رهایی زن با تقلیل مطالبات به حجاب و رقص و موزیک، زنان به عنوان نیمی از جامعه ستونهای مذهب و ارتجاع اسلامی را همراه با سلطه سرمایه داری مورد حمله قرار میدهند، اما با نبود امکانات رسانه ای شاهد لانسه شدن فعالین دوم خردادی سابق و یا راست پرو غرب کنونی از سوی رسانه های بورژوازی و با سازماندهی از بالا هستیم. جریانات چپ پوپولیست نیز با لنین تشبیه کردن سردمداران این جنبش میانه رو و رفرمیست قصد دارد خود را به عنوان جناح چپ این جریانات معرفی کند اما راهکار درست سوسیالیستی و یا کمونیستی-کارگری سازماندهی این بخش از جامعه با مختصات جنبش کمونیسم کارگری است.
جنبش رهایی زن نیازمند به سازماندهی از دل جوانانی است که در دل عرصه های مختلف طبقه کارگر از معلمان، کارگران و دانشجویان و حتی دانش آموزان جهت احقاق تمامی حقوق سلب شده شان در نتیجه حکومتی که بر پایه مذهب و سرمایه ساخته و تحمیل شده می باشد تا از این طریق بتواند به شکلی قوی تر برابر جمهوری اسلامی قد علم کرده و شیوه مبارزاتی خود را بر پایه رادیکالیسمی استوار بر مختصات کمونیسم کارگری در دستور مبارزاتی خود قرار دهند.
کودکان کار
کودک کار که خود عبارتی متناقض با مفاهیم کار و کودک است از سیستم فئودالی و سرمایه داری نماد بارز بردگی مزدی و بربریت بورژوازی به عریان ترین شکل ممکن بوده است. بواسطه افسارگسیختگی رو به رشد بورژوازی اسلامی حاکم در ایران اما هر روزه بر تعداد کودکان کار افزوده میشود. مسئله کار کودک به عنوان نقض آشکار حقوق انسانی، به واسطه افزایش روز افزون فقر و اختلاف طبقاتی و همچنین در دو سال گذشته ترک تحصیل بیش از ۵ میلیون دانش آموز در پی عدم قدرت تامین لوازم تحصیل اینترنتی از جمله؛ تلفن هوشمند و تبلت و اینترنت پرسرعت موجب ثبت رکوردی در فلاکت طبقاتی و بدل دانش آموزان به کودک کار جهت سیر کردن خود و خانواده هایشان شده است. در زمینه کار کودک فعالین جنبش های مختلف طبقه کارگر از جنبش کارگری تا دانشجویان، فعالین حقوق کودکان و حقوق بشری دست به اقداماتی مختلف زده اند اما اقداماتی که تاکنون انجام گرفته نتوانسته مشکل زیست این بخش از جامعه را برطرف کند. سازماندهی جوانان در جهت مقابله و مبارزه با این واقعیت موجود در جامعه ایران بویژه حل مشکلات مالی و زیستی کودکان کار وظیفه سازمان و نهادی شورایی متشکل از جوانانی میباشد که در این راستا مجادله کنند و با مختصات جنبش کمونیسم کارگری در راستای رسیدن به یک دنیای بهتر تلاش کنند.
جنبش رنگین کمانی
فعالین رنگین کمانی عضو غیر قابل انکار و فعال در مبارزات طبقه کارگر می باشد و فعالیتهای موثری در دل عرصه هایی همچون؛ جنبش دانشجویی، جنبش رهایی زن، کارگری و کمونیستی پیش برده اند. با توجه به استفاده کالایی و ابزاری بورژوازی از جنبش LGBTQ+ در جهت فروش ایدئولوژی سرمایه داری به جامعه به عنوان مدافعان ترقی و روشنفکری بر جامعه جهانی در حالی که شاهد بایکوت همین بخش از جامعه توسط خود سیستم سرمایه داری در محیط کار و زیست، نیاز مبرمی به سازماندهی کمونیستی جهت خلاصی از یوغ بردگی مزدی و سرمایه داری جنبش رنگین کمانی است. همانطور که طبقه کارگر را نمیتوان به زن و مرد تقسیم کرد و نیاز به عرصه ای دقیق تر تحت عنوان جنبش رهایی زن برای مطالبات زنان در سطح ماکرو لازم است، جنبش رنگین کمانی و یا LGBTQ+ با توجه به وجود خصوصیات خاص جنسیتی همچون ترنس ها بعنوان جنس سوم و یا نرم هایی که تلاش و مبارزات علیه آپارتاید جنسی را میطلبد نیاز به سازماندهی چپ و کمونیست با فرمولبندی و به خصوص پراتیک به دور از راست گرایی و هر نوع پوپولیسم در این جریان است. قطعا رنگین کمانی ها را نمیتوان از جنبش های طبقه کارگر جدا کرد ایجاد بستری مجزا با مختصات کمونیسم کارگری و نقد چارچوب های سرمایه داری به عنوان عوامل اصلی ایجاد تبعیض علیه این بخش از جامعه می تواند جهت کلی جنبش رنگین کمانی را دگرگون کند.
گستره سازماندهی جوانان حول مبارزات دانشجویان، دانش آموزان، زنان، کودکان کار و رنگین کمانی
-ایجاد سازمان و یا کمیته حزبی و یا تحت حمایت حزب
– سازماندهی فعالین حزبی حول مبارزات دانشجویان، دانش آموزان، زنان، کودکان و رنگین کمانی ها
– برگزاری کلاس های آموزشی حول اصول کمونیسم کارگری مربوط به عرصه های مورد بحث
– تشکیل هیات اجرایی و هیات تحریریه جهت تولید محتوا و اقدامات تبلیغی در داخل و خارج از کشور
– فعالیت با فوکوس بیشتر حول عرصه های مورد بحث در تولیدات حزبی
– همکاری و اقدامات موثر بین المللی در جهت بیان مطالبات عرصه های مورد بحث رو به جامعه جهانی و نیروهای کمونیست و آزادی خواه بین المللی جهت افشاگری و منزوی کردن جمهوری اسلامی
***