مصاحبه ها

مذاکرات برجام، بازیگر اصلی مردم ایرانند! گفتگوی تلویزیون پرتو با جمال کمانگر

پرتو: بحثی که امروز برای گفتگو در نظر گرفته ایم، نگاهی به مذاکرات موسوم به برجام است و آیا نقش و تاثیری در بحران اقتصادی رژیم اسلامی دارد؟ از اینجا شروع کنیم آخرین نتایج مذاکرات دور هشتم به کجا کشیده است؟

جمال کمانگر: برای بینندگان تلویزیون پرتو و مردم ایران مذاکرات برجام و بحثهای حول آن به یک داده عمومی تبدیل شده است. همه در مورد آن حرف میزنند. از رسانه های جمهوری اسلامی تا رسانه غربی همه در این مورد بحث میکنند. تا کنون هشت دوره مذاکره انجام شده است که دو دوره آن از زمان ریاست جمهوری رئیسی با طرح خواسته های به اصطلاح “حداکثری” از سرگرفته شد. شرط ادامه مذاکره “برداشتن تحریمهای اقتصادی” و “پرداخت غرامت” از طرف آمریکا اعلام شد. در حال حاضر تحریمهای بین المللی به بهانه هسته ای علیه جمهوری اسلامی وجود ندارد. و همه این تحریمها از سال ٢٠١٥ برداشته شده است. تنها تحریمهای یک جانبه آمریکا علیه رژیم اسلامی که بخشا به مسئله هسته ای ربط دارد و بخشا به رابطه رژیم با دولت آمریکا و مسائل منطقه ای دیگر مرتبط است. نتیجه هشت دوره مذاکرات که آخرین مورد آن روز دوشنبه سوم ژانویه همزمان با سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی توسط آمریکا به مدت یک ساعت درجریان بوده است! و طرفین بر ادامه مذاکره تاکید داشته اند. از میان اخباری که در رسانه های رژیم و طرف غربی منتشر شده است بنظر میرسد تا توافق نهایی راه طولانی در پیش دارند. اولیانوف نماینده روسیه در “وین” در آخرین اظهار نظر اعلام کرده است که مذاکرات در حال پیشرفت است و رژیم اسلامی از خواسته های اولیه ای که داشته است، عقب نشینی کرده است. هیئت مذاکره کننده رژیم از شروط اولیه مبنی بر “برداشتن کلیه تحریمهای اقتصادی آمریکا، پرداخت غرامت و تضمین اینکه دوباره آمریکا از برجام خارج نشود” دست کشیده اند. اگر رژیم بخواهد به نتیجه ای برسد باید به ٦ دوره قبلی مذاکره در دوره روحانی و ظریف برگردد. طرف اصلی مذاکره آمریکاست هرچند مستقیما در آن حضور ندارد. چهار به اضافه یک از برجام بیرون نیامده اند. سه کشور اروپایی انگلستان، فرانسه و آلمان به اضافه چین و روسیه کماکان بر توافق سال ٢٠١٥ پایبند هستند! کل این مذاکرات برای جلب رضایت آمریکا به بازگشت به توافق برجام است. و تحریمهای که قبلا توسط روسای جمهوری آمریکا و کنگره و سنای آن کشور تصویب شده است به آسانی برداشته نخواهد شد. محافل نزدیک به حزب دمکرات آمریکا سه سناریو را برای این مذاکرات در نظر گرفته اند. توافق، توافق موقت و یا عدم توافق. در صورت توافق باید خواسته های آمریکا بطور کامل لحاظ شود، که به “برجام پلاس” معروف است و برجام دیگری با مفاد بیشتر که برنامه موشکی رژیم هم شامل آن بشود که کنترل ها و اعمال سخت گیرانه ای علیه جمهوری اسلامی را در بر خواهد داشت. یا توافق موقت یا اصلا توافقی صورت نخواهد گرفت. اما بیشترین بحثها بر سر توافق موقت است. به نظر من رژیم اسلامی هم تمایل به توافق موقت دارد که اجازه فروش محدود نفت داشته باشد و به منابع ارزی که نزد کشورهایی مثل کره جنوبی و هند وغیره دارد دسترسی داشته باشد. تیمهای مذاکره کننده صحبت از توافق هشتاد درصدی میکنند اما به گفته سفیر سابق رژیم در لندن هشت مورد مهم بر سر آن توافق ندارند. این مذاکرات قرار است تا آخر ماه فوریه ادامه داشته باشد. به نظر من جمهوری اسلامی در وضعیتی نیست خواسته های خود را تحمیل کند، هر چند ادعا میکنند وارد سازمان اقتصادی شانگهای شده اند و حدود یک میلیون بشکه نفت در روز میفروشند دیگر تحریمها زیاد تاثیری ندارند. مشکل رژیم فراتر از اینهاست. و مذاکرات ضربدر مسائل بین المللی شده است.

پرتو: چه مسائلی در این مذاکرات دخیل هستند. چرا خواسته های رژیم اسلامی مبنی برداشتن تحریمها و امتیازات دیگری که از آمریکا دارند داده نمیشود؟ و کلا فضای حاکم بر این مذاکرات از چه قرار است؟

جمال کمانگر: مسئله هسته ای بهانه ای برای وارد شدن به مسائل منطقه ای و جهانی است. این درست است که ظاهرا برسر برنامه هسته ای رژیم اسلامی مذاکره میکنند. و گویا قرار است که جلو دسترسی رژیم به تکنولوژی و توانایی ساخت سلاح هسته ای را بگیرند. به نظر من ممکن است رژیم به توانایی ساخت سلاح هسته ای هم برسد و شاید در مقطعی این کار را بکنند. بحث مذاکرات فراتر از مسئله هسته ای، مسائل خاورمیانه و موش دوانی رژیم در این منطقه رفته است. به نظر من شیرازه مذاکرات هم از دست رژیم درآمده است! مسئله هسته ای رژیم ضربدر مسائل منطقه ای و جهانی شده است. رقابت آمریکا و چین از یک طرف و رقابت روسیه و آمریکا برسر اکراین روی این مذاکرات سایه انداخته است. مسئله هسته ای به عنوان کارت بده و بستان هم دست رژیم و هم دست روسیه و چین از طرف دیگر و حتی برای آمریکاست. هر امتیازی آمریکا در این مذاکرات بدهد باید چین و روسیه در جای دیگری آنرا پس بدهند. یا هر عقب نشینی که روسیه و چین به رژیم اسلامی تحمیل کنند لابد تضمینهای از آمریکا و دول اروپایی برای خود خواهند گرفت. به نظر من این مذاکرات با این وصف ربط مستقیمی به مردم ایران ندارد. موضع چین و روسیه بر سر سانتریفوژهای پیشرفته رژیم برای غنی سازی اورانیوم با غلظت بالا برای تولید کلاهک هسته ای یکسان با هیئت های مذاکره کننده اروپایی و آمریکاست که “باید از بین بروند.” حتی نماینده روسیه اولیانوف گفته بود باید این سانتریفوژها نابود شوند. و رژیم را برگردانند به غنی سازی زیر چهار درصد. حتی پنج کشور دارای سلاح هسته ای آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه و چین چند روز گذشته اطلاعیه مشترکی در مورد عدم استفاده از سلاح هسته ای صادر کردند. مسئله مذاکرات هسته ای “وین” خارج از نظر هیئت مذاکره کننده رژیم است که چهل- پنجاه نفر مفت خور را به وین برده اند که از جیب مردم ایران میچرند. در هیچ جایی دنیا چنین هیئتهایی وجود ندارد. یک لشکر را به عنوان مذاکره کننده فرستاده اند که بگویند ما جدی هستیم! دعوای ناتو و آمریکا بر سر اوکراین و اینکه ناتو تا چه حد به مرزهای روسیه باید نزدیک شود فشاری است که غرب بر روسیه می آورد که رژیم اسلامی به خواسته های آمریکا تن بدهد. برای چین هم مسئله تایوان و امتیازاتی که از آمریکا از قبل وادار کردن رژیم به عقب نشینی از خواسته های به اصطلاح حداکثری میگیرد و ادعای اینکه این جزیره جزء خاک چین است و غیره نقش دارند. در این مذاکرات فقط رژیم اسلامی در مقابل آمریکا نیست. کشورهای عربی، ترکیه و موجودیت اسرائیل غیر مستقیم موضوع مذاکره هستند. ظاهرا مذاکره با هیئت رژیم است اما اول باید نظر روسها و چینیها در این مورد تامین و هماهنگی لازم برای زورآزمایی با سه کشور اروپایی و آمریکا بوجود بیاید. اینکه مذاکرات به نتیجه خواهد رسید بستگی دارد چقدر به همدیگر امتیاز بدهند. مسئله هسته ای فراتر از رابطه رژیم با آمریکاست. رژیم اعلام کرده فلسفه مذکرات برای ما “لغو تحریمها و عادی سازی روابط تجاری” خطاب رژیم هیئت آمریکایی است وگرنه ٥ کشور دیگر در مذاکرات که رژیم اسلامی را تحریم نکرده اند. نه چین و نه روسیه و نه اتحادیه اروپا رژیم را تحریم نکرده اند! فقط دولت آمریکاست که رژیم را تحریم کرده است. برای آمریکاییها مادام که به بازار ایران دسترسی نداشته باشند “عادی سازی روابط تجاری” بی معنی است. رژیم به این مذاکرات و توافق بشدت نیاز دارد. وضعیت اقتصادی رژیم بحرانی و در آستانه انفجار اجتماعی و فروپاشی است. اما بغیر از پنج به اضافه یک، یک بازیگر دیگری نقش دارد که مردم ایران است.

پرتو:اگر توافقی صورت بگیرد آیا تغییری در وضعیت معیشت مردم صورت میگیرد؟ نقش این بازیگر اصلی که مردم ایران است در صحنه سیاست چگونه است؟

جمال کمانگر: گرهگاه اصلی رژیم اسلامی خود مردم ایران است. حتی برای دول غربی هم نقش مردم در تحولات مهم است. رابطه مردم ایران با جمهوری اسلامی در دوره ای که برجام در سال ٢٠١٥ امضاء شد، قطبی بود. جمهوری اسلامی پول هنگفتی از قبل آن بدست آورد و توانست نفت بفروشد و هم تجارت داشته باشد. اما وضعیت اقتصادی مردم بهبود نیافت. آن زمان حزب ما شاید جزو معدود احزابی بود که اعلام کرد “صورت مسئله اصلی مردم سرنگونی رژیم اسلامی است.” ما گفتیم با توافق برجام هم، مردم جمهوری اسلامی را نمیخواهند. ما گفتیم برجام ممکن است یک ترمز موقتی روی خواسته ای مردم گذاشته باشد. شکاف بین مردم و رژیم در دوره برجام هم عمیق بود. هفت سال بعد از توافق برجام این شکاف و نخواستن رژیم توسط مردم علی العموم به اوج خود رسیده است. اعتراضات وسیعی در این مدت هفت ساله در ایران اتفاق افتاده است. مشخصا دیماه ١٣٩٦ و آبان ماه ١٣٩٨. بعد از آن خیزشهای وسیع توده ای، ما شاهد صدها اعتراض و اعتصاب کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان بوده ایم. این اعتراضات طبقه کارگر علیه رژیم اسلامی است که دستش را از ثروت و امکانات موجود کوتاه کرده است. جمهوری اسلامی تلاش میکرد با برجام و تبلیغات حول آن، در دوره روحانی آنرا به مردم بفروشند که همه چیز خوب میشود، اقتصاد خوب میشود. فراوانی و رفاه می آید. ما بارها گفته ایم تا زمانی که رژیم اسلامی سر کار باشد از رشد اقتصادی و رفاه و فروانی نسبی خبری نیست و این در ناسیه اقتصاد ایران با حاکمیت رژیم اسلامی نوشته نشده است. بعد از اعتراضات دیماه ٩٦ و آبان ماه ٩٨ رابطه مردم و رژیم بشدت قطبی تر شده است. فاصله عمیقی بین رژیم و مردم علی العموم بوجود آمده است. هرچند یک بخش سرنگونی طلب با احزابش همیشه در میان مردم وجود داشته است. اما این نخواستن جمهوری اسلامی بسیار فراتر از ٢٠١٥ و حتی اعتراضات دیماه ٩٦ و آبانماه ٩٨ شده است. هر چند ماشین سرکوب رژیم لحظه ای از کار نیفتاده است و صدها نفر را در آبان ماه ٩٨ قتل عام کردند. نخواستن جمهوری اسلامی به وسعت جامعه ایران است. حتی اگر توافقی هم در “وین” صورت بگیرد. رابطه مردم با رژیم قابل ترمیم نیست. همین چند روز پیش یک خانمی عمامه یک آخوند را در انظار عمومی پایین میکشد و آنرا لگد مال میکند! این حرکت نمود کوچکی از نفرت عمیق جامعه ایران علیه رژیم اسلامی است. مردم جمهوری اسلامی را نمیخواهند. تلاشهای زیادی در بین جنبشهای اجتماعی در جریان است. بستگی دارد از زاویه کدام جنبش و منفعت طبقاتی به آزادی و معیشت و رفاه و خوشبختی مردم نگاه کنید. بازیگران مختلف صحنه سیاست تلاش میکنند چگونه و از چه طریقی از این نفرت عمیق علیه جمهوری اسلامی به نفع جنبش خود استفاده کنند و مردم را دنبال آلترناتیو خود بکشانند. نفرت مردم حتی اگر به توافق موقت هم برسند و ٦٠ درصد نفت هم بفروشند و در یک حساب بانکی که قرار است برایشان باز کنند قابل ترمیم نیست. مثل سابق احتمالا پول نقد هنگفت در اختیار رژیم نگذارند که قاسم سلیمانی تروریست چمدان های پر از دلار را در اختیار نیروهای مزدور و نیابتی رژیم در خاورمیانه بگذارد. بازیگر اصلی صحنه سیاست ایران که مردم هستند بیشتر از دوره های قبل به میدان می آیند.

پرتو: آیا در صورت توافق، رژیم اسلامی میتواند اقتصاد بحران زده اش را از این وضعیت بیرون بکشد؟ منظورم مسئله معیشت و حداقلهای زندگی است که مردم در حال حاضر برای تامین آن با مشکل روبرو هستند. آیا چنین انتظاری از رژیم اسلامی بیهوده است؟

جمال کمانگر: دو موضوع را از هم تفکیک کنیم. اولا، جمهوری اسلامی سر کار است. توقع و انتظار مردم که رژیم باید زندگی آنها را تامین کند قابل درک است و هیچ وقت مردم نباید توقعشان را از رژیم پایین بیاورند. مردم باید با اردنگی از جمهوری اسلامی بخواهند که بهداشت و درمان و آموزش و خوراک مردم را تامین کند. بالاخره رژیم هرچه هست امکانات جامعه در اختیار اوست و به اندازه کافی امکانات برای بهبود وضعیت معیشت مردم وجود دارد. دوما، در فاصله مذاکرات و سیاست انتظاری که رژیم در پیش گرفته که “با توافق اوضاع بهبود پیدا میکند”، آیا اوضاع اقتصادی ایران بهتر میشود؟ واضح است، نه! ما بارها گفته ایم که مشکل اقتصاد ایران خود رژیم اسلامی است. و این به یک داده عمومی تبدیل شده است. خود رژیم اسلامی بانی این وضعیت است. فقط تحریم ها نیستند. بعضی ها میگویند: “جمهوری اسلامی نمیتواند خوب اداره کند”. مسئله این است که با توجه به روبنای مختنق سیاسی و ایدئولوژیک رژیم نمیتواند به یک اقتصاد متعارف شبیه ترکیه تبدیل شود. نه اینکه نمیخواهند، بلکه مسئله عدم مشروعیت سیاسی رژیم نزد مردم است. سرمایه در سطح کلان برای سرمایه گذار خارجی امنیت ندارد. هیچ سرمایه دار اروپایی و حتی چینی سرمایه میلیاردی اش را در ایران نمیگذارد که نمیداند فردا چه اتفاقی می افتد. جمهوری اسلامی با بحران زاده شده و کماکان بحرانزده به زندگی اش ادامه میدهد. به این معنی نیست که هیچ سرمایه گذاری در ایران نمیشود. درصد سرمایه گذاری در ترکیه یا امارات متحده عربی را میشود با ایران مقایسه کنید. درصد توریستی که به ترکیه و امارات متحده عربی میرود با ایران مقایسه کنید. هرچند آب و هوای ایران چهار فصل است اما نظام سیاسی-ایدولوژیک رژیم این اجازه را نمیدهد. هیچ سرمایه داری حاضر نیست در چنین نظامی پولش را سرمایه گذاری کند. میرود در فیلیپین و چین و ویتنام و بنگلادش سرمایه اش را میگذارد که هم امنیت دارد هم سود بیشتری عایدش میشود. از این زاویه جمهوری اسلامی نه توانش را دارد و این عدم مشروعیتی که نزد مردم دارد این امکان را بهش نمیدهد. زمانی که شکاف بین مردم و رژیم حاکم مثل ایران بوجود می آید اجازه شکوفایی اقتصادی نمیدهد. کرو کرو آدمهایی که در آن مملکت ممکن است بتوانند کاری بکنند در خروجی کشور را به آنها نشان میدهند و مهاجرت میکنند. در صدا و سیمای جمهوری اسلامی از دختر قاسم سلیمانی تروریست تا فلان آخوند و خبرنگار “پاشو برو از ایران” باب شده است. اقتصاد ایران با سرکار بودن رژیم اسلامی شکوفا نخواهد شد. حتی اگر مذاکرات هم به نتیجه ای برسد پولی که گیرشان بیاید برای حفظ پایه های سرکوب بکار خواهند برد. کماکان سفره مردم خالی تر خواهد شد. مسئله معیشت مردم بهبود پیدا نمیکند. ما هنوز در دل پاندمی کرونا هستیم. اگر دقت کرده باشید نه بانک جهانی و نه صندوق بین اللملی پول تاکنون هیچ پیشبینی برای اقتصاد جهانی در سال ٢٠٢٢ نکرده اند که اقتصاد جهان به کدام سو میرود؟ در نتیجه از نظر من با توجه به این همه نفرتی که از قوانین اسلامی و رژیم هست سر راست ترین راه حل برداشتن جمهوری اسلامی از سر راه است. شرط اول اینکه اقتصاد ایران نرمال و رشد کند و جامعه از رفاه نسبی برخوردار شود این است که رژیم سرنگون شود. این صورت مسئله اصلی جامعه است. مانع اصلی رژیم اسلامی است. از نظر ما راه حل اقتصاد ایران یک راه حل سوسیالیستی است. و مردم ایران باید اینرا بدانند. جامعه سوسیالیستی جواب این وضعیت است. راه حلی که طبقه کارگر سرنوشت جامعه را بدست بگیرند. ما دنبال انقلاب کارگری هستیم. ما دنبال انقلاب کمونیستی هستیم.

***