نوروز “پرچم همبستگی، وحدت و وفاق چه کسی شد”؟
پروین کابلی
ابوطالب احمدی اکرمی، پژوهشگر مطالعات جنوب غرب آسیا در گفتگویی مفصل با خبرگزاری مهر از روزنامههای وابسته به جمهوری اسلامی از روح ویژه نوروز به عنوان “پرچم همبستگی، وحدت و وفاق نام میبرد”. هر ناظر بیطرفی میتواند فوری بفهمد که منظور این پژوهشگر از بلند کردن این پرچم در شرایط کنونی که جمهوری اسلامی در آن قرار دارد چیست و ازکدام وحدت صحبت میکند؟
نوروز جشن زیبائیست. جشنی که با زنده شدن زمین در بخشی از کره ما معنا پیدا میکند. بهار میآید. زندگی راحت تر میشود و زمین گل میدهد. مردمان اولیه که به بهار خوش آمد گفتند، بیشک یکی از زیباترین سنت هایشان را برای ما بجا گذاشتند. اما این هم مثل هر پدیده عادی دیگری که در ایران سیاسی شده است. همانطور که نان و یا کشتن کودکان در غزه سیاسی است. جشن نوروز هم سیاسی میشود. جمهوری اسلامی دوران سختی را می گذراند. جمهوری اسلامی نوروز را احتیاج داشت که شکست مفتضحانه اش را در انتخابات به نوعی جبران کند.
جمهوری اسلامی بعداز خیزش انقلابی ۱۴۰۱ می داند که مردم پشتش را به زمین زده اند. سیاست حجاب اسلامی علیرغم بگیر و بندها و وضع قوانین جدید، با مقاومت زنان و مردم ایران روبرو شده است. هزاران زندانی سیاسی در زندانهای ایران هنوز مقاومت میکنند، خانواده های قربانیان اعتراضات خیابانی حاضر به گذشتن از خون فرزندانشان نیستند. دیگر اعترافات زیر شکنجه تلویزیونی هم کارساز نیست. پس باید کاری کرد. چگونه و کجا میشود آبروی برباد رفته را حداقل ترمیم کرد؟
انتخاب نوروز بزعم کارگزاران رژیم با پیام “همبستگی، وحدت و وفاق”، می تواند این جایگاه را داشته باشد که بین روابط خصمانه جامعه با حکومت پلی بزند و فضا را آرام کند. رژیم با چنین هدفی به پیشواز جشن های نوروزی امسال رفت. بعد از انتخابات تناسب قوا به نفع مردم و به ضرر رژیم تغییر کرد. سیاست رژیم برخلاف سالهای قبل و برخلاف عر و تیز امام جمعه ها مبنی بر “حرام بودن” مراسمهای سال نو، باز کردن یک فضای محدود اما کنترل شده با هدف آرام کردن فضای اعتراضی بود. آنچه رژیم رویش حساب نکرده بود هشیاری مردمی بود که ضعف حکومت را تشخیص دادند و وسیعا در سراسر کشور در شهرها و روستاها بدرجات مختلف بمیدان آمدند اما به حکومت باج ندادند و با جشن و شادی و بدون حجاب و امیدوار پیامشان را به رژیم اسلامی دادند.
به طول عمر ننگین جمهوری اسلامی مردم درکردستان با ویژگی خاص با تنفر و مقابله با رژیم به استقبال جشن های نوروزی رفته اند. با روی آوری به دشتهای سرسبز بهاری به رقص و پایکوبی پرداخته اند. مراسمهای نوروز مستقیم یا غیرمستقیم نمادی برعلیه جمهوری اسلامی بوده است به این دلیل که رژیم به اشکال مختلف مخالف آن بوده است. نیروهای انقلابی درکردستان در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ اجازه ندادند که کردستان به کانونی برای سیاست های ارتجاعی جمهوری اسلامی تبدیل شود.
اما امسال نوروز می بایستی برای نجات اسلام به میدان می آمد. استاندار جدید کردستان که یدی طولانی در خدمت به جمهوری اسلامی در نقاط مختلف ایران دارد بعد از شکست در انتخابات و رویکردانی مردم از رژیم سیاست دیگری در رابطه با نوروز برگزید. نوروزی کنترل شده که با امکانات وسیع جمهوری اسلامی می توانست با آرامش و بدون هیاهو علیه جمهوری اسلامی پیش برده شود. نیروهای نظامی، هلال احمر، از نیروهایی بودند که از مدتها پیش برای جشن های نوروز سازمان داده شدند. در این میان انجمهای شهر و روستا هم به این نیروها پیوستند. نیروهایی که در خیزش های مردم علیه فقر و گرانی و سرکوب دست راست جمهوری اسلامی بوده اند. نیروهایی که به جوانان در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ به جوانان بپاخاسته شلیک کردند. ابراز خوشحالی استاندار مزور کردستان از نیروهای درگیر و تشکر مجری جشن روستای چشمیدر، تشکر اکانت های طرفدار رژیم و ابراز خوشحالی از نشان دادن قدرت استاندار دم خروس را نشان میدهد.
اما از طرف دیگر این کنترل و برگزاری جشنهای نوروزی، ترس جمهوری اسلامی را از تجمع مردم به وضوح نشان میدهد. این تجمع ها می توانست با شعارهای مرگ بر جمهوری اسلامی، زنده باد آزادی و برابری به محلی برای نشان دادن نفرت مردم تبدیل شود. اتفاقی که در رشت افتاد و مردم با فریاد آزادی، آزادی به استقبال سال نو رفتند و یا در اویهنگ با چرخاندن دستمالهای قرمز با شعار زن زندگی آزادی به پایکوبی پرداختند. اگرچه سایه نحس آپارتاید جنسی با صف های جدای زنان و مردان هنوز و بدرجاتی در همه جا دیده شد. اما هرچه که شد جمهوری اسلامی میداند که نوروزی دیگر بدون آپارتاید جنسی، بدون نیروهای سرکوبگر، بدون کولبری و سوختبری درکمینش خفته است. این را ما می دانیم. این را استاندار مزدور کردستان می داند. این را بیت رهبری هم می داند. بهار دیگری در راه است.
٢٢ مارس ٢٠٢٤