ستون آخر
پزشکیان ناجی آزادی نیست. یک اصلاح طلب ورشکسته در لباس اپوزیسیون ورشکسته تر !
پروین کابلی
مسعود پزشکیان که اکنون کاندیدای رئیس جمهوری ایران است و به جای جلاد رئیسی می خواهد در صدر جمهوری اسلامی قرار گیرد درپرونده ی خود بعد از نمایندگی در تبریز و آذرشهرو اسکو در مجلس شورای اسلامی شغل های دیگر مثل نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی و سپس وزیر بهداشت و درمان را نیز برعده داشته است. او که فرزند پدری آذربایجانی و ازمادری کُرد تباراست با سفر تبلیغاتی به سنندج میخواهد از پنجا درصد تبارکُرد بودنش برای جمع کردن آرا استفاده کند. پزشکیان در قدم اول مستقیم از فرودگاه به بهشت محمدی رفت و در آنجا از خاطره ی شهدای هشت سال دفاع مقدس که همان جنگ با عراق بود را گرامیداشت و بعد برسرمزار جان بختگان هواپیمای اوکرائینی که بوسیله جمهوری سقوط کرد ظاهرا شد. سپس قول داد که درخدمت مردم کردستان باشد و مناطق محروم را درست کند.
کردستان جای مهمی است، اما نه برای رای دادن و مشروعیت بخشیدن به رژیم. این خطای بزرگی است که اصلاح طلبان دولتی برای مرمت آبروی برباد رفته خود و کسب رای می خواهند از سنندج و مردم کردستان استفاده کنند. اما صورت مسئله برای مردم در کردستان روشن است. مردم کردستان با مخالفت و مقاومت در تقابل با رژیم اسلامی یدی طولانی به طول عمرننگین جمهوری اسلامی با حکومت جنایتکاران دارند. پزشکیان که درسنندج طرفدارآزادی پوشش شد سفربعدیش درکنار مزار قاسم سلیمانی از جنایتکاران رژیم ظاهرشد. جنایتکاری که نه تنها سمبل ترور و جنایت در خاورمیانه بود بلکه مسئول ترور و به قتل رساندن هزاران جوان و کودک در عراق و سوریه میباشد. مگر میشود هم خدا را خواست و هم خرما؟ وقاحت و بیشرمی حاکمان رژیم جمهوری اسلامی همه چیزرا ممکن می سازد.
چه پزشکیان از جناج اصلاح طلبان به مرحله ی بالاتری درانتخابات صعود کند یا قبل از آن بوسیله بیت رهبری کنارزده شود به حال مردم زحمتکش درپایین ترین جامعه ی ایران که هرساعت با گرسنگی و فقرو فلاکت دست بگریباتند فرق زیادی نمیکند. برای زنان بپاخواسته اینان همان کسانی هستند که به گلوله شان بسته اند. رژیم با مردمی روبرو است که آماده ی قیام هستند. این را در دوره های مختلف نشان داده اند. برای مردم وجود او یا هرکس دیگری که دراین رژیم دست به کار است مصداق سگ زرد برادر شغال است را می دهد.
برسران رژیم پوشیده نیست که مردم ایران رای خود را به جمهوری اسلامی داده اند. جمهوری اسلامی باید برود. نه کمترنه بیشتر. درکشوری که هرروزپیکربه خون کشیده ی یک معترض رژیم دراینجا و آنجا پیدا میشود، درکشوری که گورستان ها ازتصاویر جوانان معترض کشته بر سنگ قبرها پرشده است، درکشوری که زنان برای انتخاب پوشش کشته میشوند و مردم زحمتکش نان برسفرشان نیست، صحبت از انتخاب و انتخابات بطورواقعی به جوک هزاران کاربرمیدیای اجتماعی تبدیل شده است واین بدون شک نمایندگی اذهان عمومی را میکند.
درهیچ تاریخی و درهیچ نقطه ای از جهان، دمکراسی و آزادی نه تنها از صندوق رای بیرون نیامده، بلکه تاریخ نوین انسان نشان داده است که رای گیری کلاه شرعی دولتهایی است که میخواهند هردوره ای نان مردم را با یک برنامه ی دیگر به توبره بکشند. اکنون هم نه پزشکیان و همپالکی های در جبهه ی مقابل مصلح هستند و نه ناجی آزادی و برابری. جمهوری اسلامی از همان روز اول حکومتش نه برای اصلاحات به سرکار آمد و آورده شد و نه برای رفاه و آزادی. رای مردم روشن است. رای مردم برچیدن این نظام برای پایان دادن به بدبختی، فلاکت و آپارتاید جنسی است. اردوی انقلاب باید برای سرنگونی این نظام گندیده خود را آماده کند.