جامعه ایران در بطن یک بحران سیاسی و شرایط بسیار وخیم اقتصادی پا به یک بحران همه گیر و کشنده و خطرناکی گذاشت که نه تنها باعث مرگ هزاران انسان شده است، علاوه براین میلیونها انسان کارگر و محروم جامعه را با چالش اقتصادی و معیشتی و فقر بمراتب بیشتری روبرو کرده است. در این میان رفتار جنایتکارانه و ضد انسانی جمهوری اسلامی با شهروندان و عدم مسئولیت پذیری در قبال جان و سلامت مردم، مردم و طبقه محروم جامعه را با خطرات اقتصادی و معیشتی و جسمی و روانی ناشی از عواقب بحران کرونا بیشتر از هر کشوری مواجه کرده است.
بسته های حمایتی دولت
در شرایطی که شیوع ویروس کرونا جان هر شهروندی را تهدید می کند و لازم است که برای جلوگیری از شیوع بیشتر و حفظ جان شهروندان در خانه بمانند، دولت از اوایل بحران هیچ برنامه جدی و حمایتی برای تامین معیشت کارگران و محرومان و بیکاران در دستور نگذاشت. کارگران و مزدبگیران که برای امرار معاش خود و خانواده مجبورند روزانه نیروی کار خود را به فروش برسانند، دراین شرایط بحرانی که توصیه همه ماندن در خانه است، ناچارند که برای امرار معاش با کمترین امکانان بهداشتی سر کار حاضر شوند تا از گرسنگی نمیرند. بنا به گفته کارگران “اگر از کرونا جان سالم به درببریم، از گرسنگی میمیریم”.
با شیوع ویروس کرونا دولت اعلام کرد که به ۳ میلیون خانواده های بی بضاعت از ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان کمک بلاعوض پرداخت خواهند کرد. این در جالی است که بیش از بیست میلیون مردم فقیر و حاشیه نشین و بی درآمد وجود دارد. هم دولت و هم مردم میدانند که ۶۰۰ هزار تومان برای یک خانواده ۴ نفری در شرایط بحرانی و تورم و گرانی در ایران هزینه چند روز هم نیست و دردی را از کسی دوا نمیکند. سه شنبه ۱۹ فروردین در نشست اقتصادی دولت تصمیم گرفته شد که به ۲۳ میلیون یارانه بگیران، ۱ میلیون وام با بهره ۱۲ درصد پرداخت شود و در فاصله ۲۴ ماه از منبع یارانه آنان این پول به خزانه دولت بازگردانده شود. از یک دست می دهد و با دست دیگر پس میگیرند. این تمام کمک اقتصادی دولت جمهوری اسلامی به مردم در این شرایط بحرانی است. پرداخت وام با ۱۲ درصد سود آنهم برای مردمی که آهی در بساط ندارند و به کمک یارانه ناچیزی زندگی میکنند، حمایت نیست، کسب درآمد دولت از جیب خالی مردم در این شرایط تماما بحرانی است. شارلاتانی محض است. هر دولتی در شرایط بحرانی موظف است نه تنها در فکر سلامت شهروندان باشد بلکه باید معیشت آنان را تا پایان بحران تامین کند، اما جمهوری اسلامی در این شرایط نیز به جیب مردم فقیر و تنگدست حمله می کند.
دولت جنایتکار اسلامی که در بودجه سال ۹۹ میلیاردها دلار به حوزه های جهالت و سازمان تبلیغات اسلامی، ستاد احیای “امر به معروف و نهی از منکر” و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و ده ها نهاد تولید خرافات مذهبی و نهادهای نظامی اختصاص داده است، بعد از مدتها چانه زنی بر سر حقوق پایه کارگران در سال ۹۹، تصمیم گرفته اند که ۲۱ درصد به حقوق کارگران معادل ۱ میلیون و ۸۳۰ هزار تومان نسبت به سال گذشته اضافه شود. این در شرایطی است که بنا به توافق نمایندگان دولت، کارفرما و شورای عالی کار، مرز تورم و خط فقر ۴ میلیون و ۹۸۰ هزار تومان در ایران تخمین زده شده است. اعلام حقوق پایه کارگران تقریبا بیشتراز یک چهارم خط فقری است که خود این نهادهای ضد کارگری اعلام کرده اند.
دولت موظف است درهر شرایط معیشت مردم را تامین کند و در شرایط بحرانی این وظیفه صد چندان است. دولت روی سرمایه های جامعه چنگ انداخته اما مردم را در فقر و فلاکت و بیماری نگهمیدارد. بحران کرونا همانند هر بحرانی تاثیر متفاوتی بر زندگی اقشار و طبقات جامعه دارد و در حال حاضر بیماری و مرگ و فقر و بیکاری بیشتر سهم طبقه کارگر از این بحران است. در بحران اقتصادی ۲۰۰۸ و بیکاری و فقر و ریاضت اقتصادی ناشی از آنرا نیز کارگران تحمل کردند و سودهای هنگفت و بسته های میلیاردی را سرمایه داران. در بحران کرونا شاید طبقات مختلف ضرر مالی و جانی را متحمل شوند اما آنکه فقیرتر و محروم تر است بیشترین ضرر را متحمل می شود و در این شرایط نیز ناچار است که برای امرار معاش جان خود و خانواده را نیز به خطر بیدازد.
دولت جمهوری اسلامی از بدو شیوع ویروس کرونا تاکنون نامسئولترین و بی خاصیترین و مضرترین حکومت در مقابله با این بحران بوده است. به سیاق همیشه، دروغ و تبهکاری و مخفی کاری را پیشه خود کرد و تهدید امنیتی را بالای سر مردم قرارداد. غیر انسانی ترین رفتار را در قبال جان و سلامت زندانیان به نمایش گذاشت. روحانی اعلام می کند که ما هنوز در اوج شیوع ویروس کرونا نیستیم، اما بیشرمانه وضعیت بعضی نقاط را سفید اعلام می کند و تصمیم گرفته اند که از ۲۳ فروردین در شهرستانها و ۳۰ فروردین در تهران در بخشی از مراکز تولیدی “کم ریسک” که ۱۵ تا ۱۶ میلیون کارگررا شامل می شود فعالیت از سر گرفته شود. این در شرایطی است که سازمان بهداشت جهانی، سایر دولتها، همه متخصصین این عرصه معتقدند که جامعه جهانی هنوز در میانه بحران است و بزودی دورنمای بهبود اوضاع و رفع خطر در چشم انداز دیده نمیشود.
دولت سرمایه داری و مذهبی اسلامی قبل از بحران کرونا زندگی یک جامعه ۸٣ میلیونی را با همین سیاستها و عملکردهای غیر انسانی و جنایتکارانه به مرز اضمحلال کشانده و امروز نیز با همین روش به جنگ بحران کرونا رفته است. در این شرایط مردم ناچارند درمقابل سیاست جمهوری اسلامی بایستند، دولت را موظف به تامین معیشت و بهداشت مردم کنند و در عین حال به اتحاد درونی خود و ایجاد نهادهای کمک رسانی به مردم برای گذر از این بحران متکی باشند. بحران کرونا فعلا همه چیز را در سایه خود قرار داده است. بحران کرونا به جمهوری اسلامی فرصت داد که بحرانها و تقابلهای تاکنونی را در حاشیه قرار دهد. برای مردم متنفر از رژیم اسلامی و اکثریت مردم جان به لب رسیده دوره بعد از بحران کرونا شروع دوره جدیدی از کشمکش سیاسی و طبقاتی برای تعیین تکلیف مسائل اساسی جامعه است.
***