مقالات

پیام تان شنیده شد! در رابطه با سخنان خالد عزیزی از رهبران حزب دمکرات سعید یگانه

اخیرا لایف تصویری از خالد عزیزی یکی از رهبران حزب دمکرات کردستان در مدیای اجتماعی پخش شده است که در آن از احمد مفتی زاده جریان مذهبی – مکتب قرانی و همکار جمهوری اسلامی در مقطع تاریخی مورد اشاره او دفاع کرده و از مواضع چپها و کمونیستها و برخورد “تندروانه به این دار و دسته” انتقاد کرده و سرزنش میکند که چرا با آنها تعامل به خرج نداده اند. دفاع حزب دمکرات از ارتجاع و مذهب در کردستان و اتکای هر دو شاخه حزب دمکرات به گرایش مذهبی و ارتجاع در تقابل با جنبش آزادیخواهی و سوسیالیستی در کردستان شناخته شده، سابقه دار و پدیده جدیدی نیست و حزب دمکرات هیچوقت در اتخاذ این سیاستها کم نیاورده است. اینکه خالد عزیزی به خود جرات میدهد از دار و دسته منفوری مثل احمد مفتی زاده دفاع کند و آن را بی ضرر و پاکدامن معرفی کند براستی که مایه شرم است و ظرفیت بالایی از تفکر و سیاست و فرهنگ میدان دادن به ارتجاع و مذهب و جریانهای مخرب مذهبی در جامعه کردستان و درجه بالایی از بی ربطی احزاب ناسیونالیست به منفعت مردم آزادیخواه کردستان را بار دیگر به نمایش گذاشت.

اما دفاع امروز خالد عزیزی از دارو دسته منفور احمد مفتی زاده و مراجعه به این تاریخ و سرزنش کمونیستها و سوسیالیستها و درس گرفتن ایشان از این تاریخ، اساسا ارزش مصرف روز در تحولات سیاسی پیش رو برای حزب متبوع ایشان دارد و روراست پیامی است به گرایش مفتی- سلفی گری در کردستان که باید “بقای خود را مدیون حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی در کردستان بدانند” و اطمینان میدهند که در آینده تحولات سیاسی کردستان جایگاهی نزد این حزب و ناسیونالیستها خواهند داشت و برای جنبش “کردایتی” مورد نظر آقای خالدی به خدمت خواهند گرفت. این سیاست را مدتهاست که حزب دمکرات برای جلب توجه “اصلاح طلبان کرد” به کار گرفته است.

او دربخشی از این مصاحبه عنوان می کند “ما باید از گذشته درس بگیریم و تجربه بکنیم که در تفکر کمونیستی و سوسیالیستی به طرفهای دیگر مجال کم می دهند، ولی حقیقت این است که در کردستان ایران بخواهیم و نخواهیم آئین (مذهب) می توانند در سیاست نقش داشته باشند.”

موضع خالد عزیزی ظاهری مودبانه اما تماما وارونه و عوامفریبانه است. اولا برخلاف نظر خالد عزیزی، احمد مفتی زاده هرچه بود از نظر ما و مردم آزادیخواه کردستان یک مرتجع مذهبی بیش نبود. عقبمانده تر از خمینی بود. همکار جمهوری اسلامی و پایه گذار “پیشمرگ مسلمان کرد” و در دستگیری و اعدام انسانهای خوشنام و چپ و آزادیخواه در سنندج توسط خلخالی جنایتکار نقش داشت و بعدا خیلی از این دار و دسته در قالب مکتب قرآنیها در سنندج و مریوان به عنوان پیشمرگ مسلمان کرد همدست با سپاه پاسداران در سرکوب مردم نقش فعال ایفا کردند. رفتار و کردار و مواضع ضد مردمی احمد مفتی زاده و این دارودسته در سرکوب آزادیخواهی در کردستان و حمایت و همکاری بی شائبه آنان در اعلامیه ۸ ماده ای خطاب به هیئت مذاکره کننده جمهوری اسلامی در کردستان مکتوب و به عنوان سند در پایان این مطلب خواهم آورد. انزجار و نفرت مردم آزادیخواه کردستان بخصوص در شهرهای سنندج و مریوان از دارودسته مرتجع احمد مفتی زاده فقط با اشغال نظامی کردستان و حاکمیت رژیم سیاه اسلامی موقتا به بایگانی سپرده شد و در سایه رژیم اسلامی این دارو دسته اسلامی و سلفی گری به بقای خود ادامه دادند و پروبال گرفتند.

دوما او مدعی است که تفکر کمونیستی و سوسیالیستی به مخالفین کم مجال می دهد. این دیگر شوخی بیمزه ای و یکی از ترفندها و عوامفریبی احزاب ناسیونالیست در برخورد به احزاب چپ و کمونیست است. کسی که مقداری با سیاستهای حزب دمکرات و احزاب ناسیونالیست آشنایی داشته باشد میداند که نه افکارکمونیستی و سوسیالیستی که این احزاب ناسیونالیست اند که به مخالفین سیاسی خود کمترین مجال برای اظهار وجود نمیدهند. به یاد داریم و مردم درکردستان فراموش نکرده اند که هر جا حزب دمکرات حضور داشت آخوند و ارتجاع و مذهب دست بالا را داشت و هر نوع مخالفتی با سیاستهای این حزب با سرکوب و تهدید جواب میگرفت. خالد عزیزی فراموش کرده است که حزب دمکرات هر جا حاکمیت داشت هوادران کومله را دستگیر، زندانی و اذیت و آزار می دانند ولی هوادران حزب دمکرات در مناطقی که کومله حضور داشت در امان بودند و فضای باز سیاسی حاکم بود و زنان احساس امنیت می کردند. خالد عزیزی خوب بیاد دارد که تا قبل از فتوای خمینی و حمله جنایتکاران اسلامی به کردستان بخصوص شهرهای جنوبی کردستان که در آن کمونیستها و سوسیالیستها دست بالا را داشتند فضای باز سیاسی حاکم بود، آزادی واقعی حاکم بود، کسی اعدام نمیشد، زنان بیشترین آزادی را داشتند و مردم از طریق شوراها امورات خود را اداره می کردند، نه تنها همه این معادلات با سیاستهای حزب دمکرات بیگانه بود در عین حال اگر آقای خالد عزیزی فراموش کرده است افکار عمومی و نسل انقلابیون ان تاریخ خوب به یاد دارند که حزب دمکرات مخفیانه با جمهوری اسلامی در تماس بود و ستونهای ارتش و سپاه را برای سرکوب این دستارودها به کردستان اسکورت میکرد. این شرایط انقلابی اگرچه کوتاه بود ولی بدون نسل انقلابی آن تاریخ و بدون حضور کمونیستها و سوسیالیستهای مورد سرزنش آقای خالد عزیزی غیرممکن بود.

خالد عزیزی باید به افکارعمومی توضیح دهد که جنگ تحمیلی حزب دمکرات به کومله و جنایتی که خلق کردند برسر چه بود؟ چرا مقر سازمان پیکار را در بوکان به آر پی جی بستند و چرا هر جا که زورشان می رسید به مخالفین خود “مجال اظهار وجود” نمیدانند؟ این حزب دمکرات بود که به مخالفین خود کم مجال می داد یا اصلا مجال نمیداد، یا کمونیستها و سوسیالیستها؟

به هر حال خالد عزیزی در دو سه سال گذشته دسته گل زیاد به آب داده است. او در یک فایل تصویری دیگر به صراحت گفت که “بزار کرد، کرد را اعدام بکند” به شرطی که کرد حکومت و کشور خود را داشته باشد. تاریخ فعالیت حزب دمکرات از روز اعلام موجودیت خود در کردستان با “لبیک به خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی” از طرف قاسملو فعالیت خود را آغاز کرد. ارتجاع و کهنه پرستی و کهنه فئودال و سرمایه داران محلی پایگاه اصلی حزب دمکرات در کردستان بوده است و سیاست هر دو شاخه حزب دمکرات امروز نیز برهمین پایه می چرخد که ۴۱ سال پیش آغاز کردند. مماشات و سازش آشکار و پنهان با ارتجاع حاکم و سرمایه گذاری بر ارتجاع محلی سیاست این احزاب و همه جریانهای ناسیونالیست و برادران آنان در کردستان عراق در امروز و آینده تحولات سیاسی در کردستان است و برهمین مبنا باید با آنها روبروشد.

تاریخ تحولات سیاسی درکردستان بخصوص از مقطع انقلاب ۵۷ تا به امروز، تاریخ جدال جنبش و احزاب چپ و کمونیست در مقابله با جنبش و احزاب ناسیونالیستی و ارتجاع مذهبی حاکم و محلی در دفاع از آزادیخواهی و برابری طلبی و حقوق کارگران و زنان بوده و مقطع مورد اشاره خالد عزیزی و دفاع او از احمد مفتی زاده گوشه ای از این تاریخ پرافتخار آزادیخواهان و کمونیستها در مبارزه با ارتجاع محلی از جمله دارو دسته احمد مفتی زاده است. خالد عزیزی در عین حال تلاش می کند که در قالب ادبیات و تندروی چپها و کمونیستها، آن جدال واقعی و طبقاتی میان چپ و راست و کارگر و سرمایه دار در جامعه کردستان را پرده پوشی و نادیده بگیرند، که هر دو شاخه حزب دمکرات یکی از طرفهای این جدال و همواره جانب ارتجاع و کهنه پرستی و سرمایه داران و اصلاح طلبان کرد را گرفته اند و فرهنگ عقبمانده و ناسیونالیتسی را در کردستان نمایندگی کرده اند. جنگ تحمیلی حزب دمکرات به کومله نیز نتیجه این کشمکش در جامعه کردستان برسر هژمونی سیاسی و زورگویی حزب دمکرات و دفاع از منفعت کارگر و زحمتکش در کردستان رخ داد که در آن شکست قاطعی از کومله خورد.

واقعیت این است جامعه ایران و کردستان در دو ساله اخیر وارد دوره نوینی از جنبشهای انقلابی در مقابله با جمهوری اسلامی شده است. چپ و راست جامعه در تلاشند هژمونی خود را بر این تحولات و از جمله در کردستان نیز اعمال کنند. احزاب ناسیونالیست نیز مشغول بازسازی خود برای ورود به این جدال برسر قدرت و با حمایت پسمانده های ارتجاع و اسلام در جامعه کردستان هستند. در فضای تنفر عمیق از جمهوری اسلامی و در شرایطی که مردم در دیماه دو سال گذشته عزم و خیزشهای قدرتمند برای سرنگونی را در خیابانها به نمایش گذاشتند، احزاب و جریانات ناسیونالیست و از جمله حزب آقای خالد عزیزی مخفیانه مشغول نشست و برخاست و بند و بست با عوامل سران جنایتکار جمهوری اسلامی بودند و خالد عزیزی با افتخار از این سیاست دفاع می کرد. در این اوضاع جمهوری اسلامی برای پس زدن این اعتراضات و دست گذاشتن روی احساسات و تمایلات ملی، “کنگره مشاهیرکرد” را در تیر ماه ۱۳۹۸ در دانشگاه کردستان برگزار کرد. پیام خالد عزیزی در این فایل تصویری به جریان مفتی-سلفی در کردستان و دفاع ایشان از احمد مفتی زاده در شرایط سیاسی امروز کردستان و فاکتورهای که برشمرده شد را در راستای تقویت به گفته خود او “جنبش کردایتی” در کردستان و مقابله با جنبش آزادیخواهی، کارگری و سوسیالیستی در کردستان دید و در نظرگرفت. آینده کردستان بعد از جمهوری اسلامی نه احزاب ناسیونالیست و ارتجاع و مذهب که کمونیستها و سوسیالیستها و حاکمیت شورایی مردم باید رقم بزند. جامعه کردستان از چنین پتانسیلی برخوردار است.

١٤ ماه مه ٢٠٢٠

و اینک “اعلامیه ۸ ماده ای احمد مفتی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم

١- ما خواهان اقدام قاطعانه دولت جهت سرکوب مطلق خود فروختگان حزب دمکرات و چریکهای فدایی خلق و کومله و امثال آن هستیم.
٢- ما خواستار تقویت نیروهای مردمی و انقلابی بخصوص پیشمرگان مسلمان کرد در جهت باز پس گرفتن کردستان از دست رفته مان هستیم.
٣- ما خواهان اقدام نیروهای مسلح در زمینه همکاری با پیشمرگان مسلمان در جهت بازگشت مهاجرین هموطن خود می باشیم.
٤- ما خواهان عدم فرصت بیشتر به احزاب فوق جهت تا آنان مسلح شدن برای تجزیه کردستان و اهداف ضد اسلامی آنها هستیم.
٥- ما خواهان متوقف کردن هر گونه مذاکره جهت سازش با سردمداران کفر در منطقه و دادن امتیازهای یک جانبه از طرف هیات حسن نیت می باشیم.
٦- ما خواهان پاکسازی سریع آموزش و پرورش کرمانشاه و کردستان از عناصر چپ نما و ضد انقلابی هستیم.
٧- ما خواهان فرمان سریع مقامات مملکتی در جهت پاکسازی هر چه زودتر پرسنل سازشکار و منافق که در نیروهای ژاندارمری مسلح بخصوص ژاندارمری مانع خاتمه دادن فاجعه کردستان می شوند هستیم.
٨- ما خواهان اجرای فرمان قطعنامه امام خمینی مبنی بربستن مرزها ی توسط ارتش به منظور جلوگیری از عبورضد انقلاب ورود اسلحه به منطقه که در اوایل وقایع کردستان در هفت ماه پیش داده شده است می باشیم”.

۶ . ۱۲. ۱۳۵۸