مقالات

کرونا و بی مسئولیتی دولت جمهوری اسلامی سیوان کریمی

خبر بازگشت سلامتی و شکست کرونا، بهترین اتفاق برای تمام بیماران و خانواده هایی است که با این بیماری مواجه شدند، اما نه برای بیماران مهاباد و ارومیه. طبق اعلام این خبر،این بیماران و همچنین تایید برخی رسانه ها، شماری از بیماران کرونایی که توانایی پرداخت هزینه های معالجه و بستری شدن را ندارند، اجازه ترخیص ندارند.
مقصر کیست؟
جمهوری اسلامی مهمترین ابزار شیوع کرونا در ایران است. اقتصاد به گل نشسته و سود سرمایه باعث شد که خود رژیم در دوران اوج کرونا مردم را وادار کند که دوباره بر سر کار بروند. فقر و تنگدستی و گسترش روز افزون آن و در کنار این عوامل، موج میلیونی بیکاری و عدم توانایی رژیم در تامین معیشت مردم، باعث شد که کرونا دوباره و چند باره اوج بگیرد. رژیم اسلامی و دولت مجری آن موظف هستند که معیشت و سلامت را در جامعه تامین کنند. این خواست حداقلی برای جامعه ایران در کل است. مردمی که هر روز گروه گروه به خیل بیکاران اضافه می شوند، در فقر و نداری به سر می برند و توانایی تامین نان سفره را ندارند چگونه می توانند هزینه های میلیونی این بیماری را بپردازند. بیماری که عامل اصلی آن خود رژیم

اسلامی است. در روزهایی که این بیماری به سرعت در سطح دنیا در حال گسترش بود، رژیم اسلامی نه تنها پروازهای خود به چین را کنسل نکرد، بلکه چند پرواز را به استانهایی از چین که مرکز شیوع این بیماری بود، اضافه کرد. در روزهایی که هنوز آماری از سوی رژیم درباره گسترش این بیماری و ورود آن به ایران منتشر نمی شد، رژیم اسلامی در تقلای گرم کردن بازار مضحکه انتخابات خود بود و پس از آن هم تلاش برای برگزاری ۲۲ بهمن باعث این پنهانکاری مرگبار شد. از روز اول ورود کرونا تا حالا که بیش از ۱۰ ماه از آن می گذرد، از هر فرصتی برای برگزاری تجمعات مذهبی و خرافی استفاده کرده و پردم را به حضور در آنها تشویق کرده است. هنوز که هنوز است از اعلام رسمی تعطیلی مدارس به دلیل کرونا خوداری کرده است و این تصمیم را به خانواده ها واگذار کرده است. هر نوع اعتراض به چنین وضعیتی را هم با برچسب امنیتی به جامعه بدون خریدار می فروشد. آیا مقصری به جز خود رژیم اسلامی وجود دارد؟ قطعا نه.
در کنار این وضعیت اسفناک اقتصادی و بیکاری و فقر و گسترش این بیماری، خبرهایی از کاهش ۲۰ درصدی حقوق پرستاران در بیمارستانها هم منتشر شده است. این دیگر نوبر است. کادر پزشکی که در مقابله با این بیماری در صف

اول بودند و گاها تصاویر و ویدیوهایی از آنها در فضای مجازی منتشر می شد که دل هر انسانی را به درد می آورد. برخی از این پرسنل تنها چند ساعت در روز و آن هم در محل کار خود استراحت می کردند و بقیه ساعات را صرف درمان و کمک به این بیماران می کردند. حالا رژیم منفور اسلامی به بهانه مشکل اقتصادی به سفره این پرستاران چشم طمع دوخته و نان آنها را کوچکتر می کند. این وضعیت توصیف جغرافیایی است که ثروتش برای آسایش، امنیت و رفاه مردم آن جامعه کفایت می کند.
چه باید کرد؟
جمهوری اسلامی موظف به تامین معیشت و سلامتی تک تک افراد جامعه است. ایت خواست، باید به یک خواست عمومی و به یک داده در جامعه تبدیل شود. باید مردم زحمتکش و طبقه کارگر آن جامعه در کنار معلمان و پرستاران و دانشجویان و زنان به رژیم اسلامی فشار بیاورند و این خواسته را تحقق ببخشند. این کار شدنی است. به هفت تپه نگاه کنید. اعتراض مداوم و پیگیر کارگران هفت تپه سرانجام به تحقق خواسته اساسی آنها، یهنی خلع ید اردبیلی از کارخانه شد. اگر متحدانه و در کنار هم مبارزات را به پیش ببریم تحقق این خواسته امری

بدیهی و سریع خواهد بود. وقتی صحبت از خودباوری و اعتماد به قدرت سازمان‌یافته خود داشته باشیم، چنین خواسته ها و عملی کردن آن دور از دسترس نیست.
نه بیماران و نه خانواده های آنها نباید زیر بار پرداخت چنین هزینه هایی بروند. این بیماری را اگر با پارامترهای خود رژیم بسنجیم – هزینه بالای درمان و سختی درمان -، می تواند در زمره بیماران خاص قرار بگیرد و طبق خود قانون رژیم اسلامی، باید دولت هزینه های سنگین چنین بیماریهایی را پرداخت کند. گسترش این بیماری معلول سیاست‌های خود رژیم اسلامی است و خود این رژیم نه تنها باید مسئولیت آن را بپذیرد، بلکه باید در برابر درمان و تامین سلامت و حتی معیشت بیمارانی که سلامت خود را به دست می آورند، مسئولیت را بپذیرد.
نهایتا کادر درمانی که در این دوره ده ماهه نشان دادند نه خدا، نه دعا و نه ملا نمی توانند کاری انجام بدهند، نباید در مقابل این تعرض رژیم اسلامی به سفره های خود سکوت کنند. امروز بیش از هر زمانی جامعه خود را همدرد و نزدیک به پرستاران و پرسنل بیمارسانها می داند و هر خواسته ای که از جانب آنها مطرح شود، در جامعه با پالس مثبت روبرو می شود. رژیم اسلامی نه تنها محق نیست که اقدام به کاهش دستمزد و دزدی از سفره آنها بکند، بلکه باید تمهیداتی را برای افزایش و بهبود معیشت آنها انجام بدهد.
و نهایتا خود مردم در این دوره ده ماه و با تجربه ی چهل سال زندگی زیر سایه رژیم اسلام، پی برده اند که جمهوری اسلامی غده سرطانی بر تن این جامعه است. این غده را باید کند و دور انداخت. جمهوری اسلامی رفتنی است. در این شکی نیست. اما مساله مهم جامعه بعد از جمهوری اسلامی است. جایی که باید تصمیم بگیریم که چه می خواهیم. زمانی است که تجربه چهار دهه خفقان، سرکوب، بی حقوقی و فقر و فلاکت را پشت سر بگذاریم. ما لایق یک زندگی بهتر هستم. تامین معیشت و سلامت از مولفه های یک جامعه سالم است. اگر به دنبال یک جامعه سالم هستیم، سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی گام اول، ایجاد حکومتی سوسیالیستی برای آزادی، برابری رفاه، امنیت، آسایش و سلامت جامعه گام دوم خواهد بود. انتخاب به دست خودمان است.
سیوان کریمی
اکتبر ۲۰۲۰