بلای كرونا ماههاست گريبان همه را گرفته است. بی دليل نيست كه در كاتاگوری پاندمی جا ميگيرد. در همه کشورها این ویروس مرگبار فاجعه آفریده و بی محابا از پیر و جوان قربانی این ویروس میشوند. اما در همه جا اين فاجعه به يكسان بر جان و معيشت انسانها تاثير نداشته است. دركشورهایی كه درمان و بهداشت رایگان هنوز شامل حال شهروندان میشود معیشت و سلامت انسانها به درجه ایی تامین است. تستها مجانی است، هزینه بیمارستان رایگان و برخورداری از حقوق و دستمزد در زمان نقاهت هم قطع نمیشود. قطعا این امکانات از صدقه سر دول اروپایی یا سازمانهای خیریه و کلیسا و کنیسه نیست. این امکانات مابه ازا کار و تلاشی است که کارگر و جمعیت کارکن این جوامع در قبال فروش نیروی کار خود در زمان سلامت بهایش را پرداخته اند. علیرغم اینکه در سالهای اخیر بسیاری از این دستاوردها بازپس گرفته شده اند اما هنوز بطور قطع موفق به بازپس گیری همه امتیازات نشده اند.
اما در ایران اسلام زده تحت سلطه دیکتاتوری مذهب و سرمایه سلامتی انسانها هم وزن کیف پول آنهاست. هر چه قطر کیف و جیب بیشتر اهمیت جان و سلامتیشان هم بیشتر. برای بقیه و اکثریت عظیم جامعه مسئولیت سلامتی و تامین بهداشت و درمان به یک وظیفه شخصی و فردی تبدیل شده است. دولت و ارگانهای قدرت و حاکمیت نه تنها بهایی برای سلامت آحاد جامعه نمیپردازد بلکه همان میزان از امکانات هم که موجود است در اختیار اطرافیان و وابستگان خودی قرار میگیرد.
سران ریز و درشت رژیم برای معالجه با بهترین امکانات به کشورهای پیشرفته اروپایی اعزام میشوند و هزینه درمان و اقامت و بیمارستان هم از خزانه مردم تامین میشود. آخوند مفتخوری که تمام عمرش زالو وار از قبل خمس و زکات مردم ارتزاق کرده در بیمارستانهای اروپایی عمل میشود و مردم تحت ستم و محروم جامعه برای یک آمپول اَنسولین باید نصف حقوق ماهانه را پرداخت کنند. خارج از اینها از دیگر عواقب پاندمی کرونا تعطیل شدن مراکز کاری و آموزشی است که آنهم برای طبقات مختلف تبعات متفاوت دارد. ۶ میلیون دانش آموزی که در نقاط دور افتاده و بدون امکانات بسر میبرند بدلیل عدم دسترسی به امکانات اینترنتی آموزشی از تعقیب کلاس ها و آموزش محروم میشوند در حالیکه فرزندان آقازاده ها بدون کوچکترین مشکلی از هر امکانی برخوردارند. در مناطقی که آب آشامیدنی و کلاس درس مسقف جز لیست کالاهای لوکس هستند، اینترنت تکلیفش روشن است. بیکاری ناشی از ورشکستگی مراکز کاری و تعطیلی کارگاه ها، تعدیل مشاغل و عدم پرداخت حقوق ها هم درد بزرگ جامعه ایی است که نفس کشیدن هم بدون پول و امکانات ممکن نیست. بی کفایتی دولت در مقابله با کرونا، اختلاس و لفت و لیسهای مجلس و قوه قضاییه و عدم تخصیص بودجه جهت تامین اقلام درمانی و پزشکی جان انسان رنجدیده و محروم جامعه را در رده ارزان ترین کالای موجود در زیر حاکمیت سرمایه و استثمار انسان از انسان قرار داده است. در دنیای فاصله های طبقاتی جان انسانها قیمت گذاری میشود و جان کارگر و مردم زحمتکش در رده ارزانترین ها. انسانها تنها دربرخورداری از امکانات درمانی متفاوت نیستند در خوراک و پوشاک و مسکن هم این تفاوتها قرنهاست وجود دارد. توزیع ۴۵ تن برنج مسموم در میان مردم ارومیه از مصادیق بارز این اختلاف فاحش است. بعد از توزیع میگویند این برنج حتی قابل استفاده خوراک دامی هم نبوده!! در جامعه ای که آب تمیز کالای لوکس است، گندم و آرد احتکار میشود، کلیه و چشم و نوزاد و جنین کالای عرضه شده در بازار، برنج مسموم زیاد به چشم نمیخورد.
تامین اکسیژن بیماران کرونایی توسط خانواده هایشان به یک پدیده عادی تبدیل شده است. قیمت ابتدایی ترین مایحتاج مردم سر به آسمان زده، مرغ و گوشت مدتهاست از سفره ها حذف شدهُ امکان حذف سبزیجات و میوه هم دور از تصور نیست. در مصاف بیکاری و فقر و کرونا برخورداری از حق سلامت و معیشت پایه ای ترین خواست شهروندانی است که این وضعیت ادامه زندگی را برایشان ناممکن کرده است. تامین سلامت و معیشت وظیفه دولت است، لطف و مرحمت بزرگان بر بردگان نیست. حق مسلم طبقه ای که سالها و دهه ها خالق ثروت و سامان جامعه بوده اند اما خود کمترین بهره ای از آن نبرده اند. افسار گسیختگی بازار و سرمایه باعث فروپاشی زندگی میلیونها انسان زحمتکش جامعه شده است. نباید شاهد فروپاشی بیشتر بود، بهای سوداندوزی بی پایان اقلیتی فاسد را نباید مردم تحت ستم و محروم بپردازند. ظاهرا دولت تصمیم گرفته ۵۴ هزار پایگاه سپاه و بسیج در محلات شهرهای بزرگ مستقر کند. این نظامی سازی محلات را شناسایی بیماران کرونایی نامگذاری کرده اند! خنده دار است. اگر حتی در بهترین و خوشبینانه ترین حالت این را بپذیریم که راست میگویند، هزینه ۵۰ هزار پایگاه چنان سرسام آور است که میتوان با آن هزینه درمان هزاران بیمار کرونایی را تامین کرد. این طرح را باید چنان رسوا کرد که دیگر به مغزهای معیوبشان خطور نکند که میتوانند سر مردم را کلاه بگذارند و با چنین طرحهایی به مصاف سد بستن در مقابل آبانی دیگر بروند. باید به این جانیان وقیح گفت مردم را به كام مرگ نفرستيد، برای بيمارستانها اكسيژن تامين كنيد، داروهای موردنياز را قاچاق نکنید، آرد و گندم را احتكار نكنيد، کافی است. پایگاه بسیج را برای حفاظت از خودتان نگه دارید که قطعا محتاج آن خواهید شد.
میگویند از “خیرین” ۴۰ هزار بسته کمکهای اولیه مورد نیاز مردم در مقابله با کرونا جمع آوری شده و در میان مردم محتاج پخش خواهد شد. مردم از شما صدقه نمیخواهند، ماسک و دستکش و مواد ضد عفونی جمع آوری شده از خیرین توسط سپاه و بسیج پیشکش خودتان. صدقه در لیست خواستهای مردم نیست. مردم خواهان تامین و تضمین امکانات درمانی و بهداشتی در این شرایط حساس هستند. وظیفه دولت است. خیرین و صدقات جمع آوری شده را در همان پایگاههای بسیج و حوزه های جهلیه تقسیم کنید که در این زمینه سابقه و ید طولائی دارید. مردم از خواست تامین بهداشت، سلامت و معیشت شایسته انسان امروز کوتاه نمیایند. با همه ترفندهای ممکن میخواهند از زیربار مسئولیت تامین سلامتی و معیشت مردم در شرایط بسیار حساس کرونا شانه خالی کنند. نباید اجازه دهیم این مهمترین خواست مردم کارگر و زحمتکش با صدقه و پایگاه سپاه و بسیج جواب بگیرد. از حقوقهای میلیونی نمایندگان مفتخور مجلس و اعضای دزد و جانی دولت و بیت رهبری و حوزه خرافه پراکنی قم کم کنید تا مردم بتوانند نفس بکشند.
بدون ارگانهای خرافه و سرکوب بدون اعدام و ارعاب حتی یک روز دیگر هم نمیتوانید به عمر ننگینتان ادامه بدهید. خزانه را برای آنها هزینه میکنید و به مردم صدقه میدهید. مردم کارگر و زحمتکش، معترضینی که فریاد زدند جمهوری اسلامی نمیخوایم، فریاد زدند اصلاح طلب اصولگرا تمومه ماجرا، جواب این درجه رذالت و بیشرمی را در آبانی دیگر خواهند داد. خیالتان راحت!
۵ نوامبر ۲۰۲۰