هفده سال پیش در روز شنبه چهارم بهمن ١٣٨٢ رژیم اسلامی کارگران گرسنه خاتون آباد را به گلوله بست. دوران دولت اصلاحات سید خندان، خاتمی شیاد بود. اصلاح طلبی حکومتی در خاتون آباد شکوفه داد. در آنزمان که کل میدیای نوکر برای تحول در ایران و خاتمی دایره و دنبک بدست گرفته بود، جنایت خاتون آباد در سکوت سنگین و خون دلمه زده کارگران سپری شد. تنها کمونیست ها بودند که نگذاشتند این برگ سیاه از کارنامه سنگین جنایت سرمایه در ایران حذف شود.
کارگران ابتدا در مقابل مجتمع مس خاتون آباد از توابع شهر بابک کرمان اجتماع کرده بودند. کارگران کار می خواستند و به حقوقهای ناچیز اعتراض داشتند. کارفرما نیاز به کار نداشت و تعداد زیادی از کارگران قراردادی را با عدم تمدید قراردادشان اخراج کرده بود. تلاش دستگاههای حکومتی از جمله خانه کارگر برای به خانه فرستادن کارگران موثر واقع نشده بود. کارگران کوتاه نیامدند و به اعتراض و تظاهرات ادامه دادند. فرماندهان نیروی انتظامی و ضد شورش تحت امر خاتمی اصلاح طلب دستور شلیک دادند. دولت در حمایت از سرمایه داران و برای سرکوب از هلی کوپتر استفاده کرد و از هوا و زمین به کارگران حمله ور شدند. کارگران اعتراض و تظاهرات شان را به شهر بابک کشاندند و کل شهر به صحنه تقابل با حکومت بدل شد. سرکوب و شلیک به معترضین در شهر بابک ادامه یافت. بسیاری از زخمی ها در خانه ها پنهان شدند و بیمارستان شهر که به کنترل اطلاعات خاتمی و پلیس و نیروی انتظامی درآمده بود، هر زخمی و شرکت کننده ای در تظاهرات را می گرفتند و می بردند. در جریان این حمله وحشیانه چهار کارگر معترض بنامهای ریاحی، جاویدی، مؤمنی و مهدوی جان باختند. همینطور یک دانش آموز بنام پور امینی توسط سرکوبگران به قتل رسید. خاتون آباد اولین صحنه شلیک حکومت اسلامی به صفوف کارگران معترض نبود. اولین بار در سال ٥٨ بود که رژیم اسلامی تظاهرات کارگران بیکار در اصفهان را به گلوله بست.
در سالگرد این جنایت رژیم اسلامی یاد کارگران جانباخته خاتون آباد را گرامی میداریم. کمونیستها جان باختگان خود را در هاله ای از ابهام و توهم خرافی نمی پیچند. تاریخ مبارزه طبقه کارگر از کمون پاریس تا به امروز تاریخ جنایت سرمایه علیه عدالتخواهی و آزادیخواهی کارگری است. طبقه کارگر ایران هزینه های سنگینی داده است که امروز میتواند جامعه را به صحنه اعتراض و اعتصاب و مبارزه بدل کند. یاد کارگران خاتون آباد را گرامی بداریم!
٢١ ژانویه ٢٠٢١
تونس، از “انقلاب نان” تا خیزش علیه نابرابری اقتصادی
بار دیگر تونس پیشرو کشورهای عربی در اعتراض علیه فقر و بیکاری و نابرابری اقتصادی شده است. ده سال پیش خیزش توده ای در تونس که به “انقلاب نان” شهرت یافت، بن علی را از قدرت بزیر کشید و موجی جدید در کشورهای عربی براه انداخت که اخوی های بن علی را در چند کشور سرنگون کرد. آن خیزشهای توده ای بدلیل کمبودهای افق اجتماعی و سازمان مبارزه انقلابی به نتایج مطلوب خود نرسید.
دهسال بعد کارگران و جوانان بیکار در تونس خواهان سرنگونی دولت برآمده از خیزش دور قبل شدند، به فقر و فلاکت و بیکاری و تبعیض و نابرابری اقتصادی اعتراض دارند. پلیس و نیروی ضد شورش به کارگران و جوانان معترضی که کار میخواهند و علیه اوضاع کنونی بپاخاسته اند، شلیک میکنند و معترضین نیز با دست خالی به مصاف قوه قهریه حاکم رفته اند.
دهسال پیش در اوج خیزش توده ای “ارتش برادر ملت” شد تا بعنوان ابزاری برای کنترل و بازسازی اوضاع پیشین عمل کند و حاصل مجموعه تحولات دولتی شد که هم اکنون سر کار است. آیا میتوان امیدوار بود که اینبار توهمات سابق ترمزی برای سازش در بالا و روانه کردن به منزل در پائین نباشد؟ کارگران تونس این ظرفیت را دارند که به این دور باطل پایان دهند. باید دید. اما خیزش علیه دولت و بانیان فقر و فلاکت و بیکاری امر مبارکی است.
***
توهین به مقدسات
ناسیونالیسم و مذهب کاذب ترین هویت ساخت بشر است. برای حفظ یک هویت کاذب باید مقدسات تراشید، سیم خاردار ملی و میهنی و مذهبی ایجاد کرد، مرزهای ممنوعه بوجود آورد، معصومین و امامان جدید تولید کرد، دکانهای سیاسی راه انداخت.
یکی از درج یک کاریکاتور به خشم می آید و فتوای قتل میدهد و دیگری از توهین به زبان و فرهنگ و خرده فرهنگ و لباس و اساطیر و خرافات. هر دو دین و دکان است، هر دو مقدسات دارند، هر دو با درد واقعی انسان امروز و بشریت کارگر بیگانه اند.
چقدر خوشبختیم اگر از عهد بوق تا امروز هر وسیله امرار معاش و ستر عورت و خرافات تاریخ را مقدس کنیم. با سرعت نور پیش بسوی عهد عتیق؛ این است معنای علقه های عقبمانده و کیش تقدس ملی و مذهبی!
***