تجمع و تظاهرات وسیع بازنشستگان و مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی در اعتراض به وضعیت معیشتی و تورم و گرانی افسارگسیخته به یک روتین اعتراضی در ماههای گذشته تبدیل شده است. باوجود خطر ویروس کرونا و محدودیتهای ناشی از آن، کارد آنچنان به استخوان رسیده است که بازنشستگان و کارگران ناچارند برسر مطالبه حق و حقوقشان به اعتراض و نارضایتی خود ادامه دهند و این اعتراضات پیوسته در حال گسترش است. ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ بازنشستگان و مستمری بگیران در یک حرکت سراسری و هماهنگ در اعتراض به پاسخ نگرفتن مطالباتشان و وعده و بی عملی دولت و سازمان تامین اجتماعی، برای هفتمین هفته متوالی طی ۳ ماه گذشته در تهران و ۲۷ شهر دیگر در مقابل وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی و دفاتر استانداری تجمع برگزار کردند. بار دیگر با شعار “فریاد، فریاد، از این همه بیداد”، “گرانی، تورم، بلای جان مردم” بر تحقق مطالبات خود پافشاری کردند. پاسخ دولت به اعتراض سراسری بازنشستگان تاکنون، یا وعده و بی عملی است و یا مثل همیشه تهدید و سرکوب و دستگیری و پرونده سازی. در تهران سرکوبگران، به تجمع کنندگان حمله کردند، تعدادی از تراکتها، بنرها و موبایل تظاهرکنندگان را ضبط کردند و با ضرب وشتم، تعدادی از آنها، از جمله کامیار فکور، روزنامه نگار و فعال کارگری را دستگیر و روانه زندان کردند.
خواست کارگران و مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی، همسان سازی حقوقها مطابق هزینه های جاری است، نه همسان سازی با حقوق کارگران شاغل هم صنف خود، که حقوق آنان چندان تفاوتی با بازنشستگان ندارد. پدیده فقر و فلاکت و وضعیت بد معیشتی تنها مختص بازنشستگان و مستمری بگیران نیست. بخش عظیمی از کارگران شاغل و مزدبگیران با چنین شرایط اسفبار معیشتی روبرو هستند و به این دلیل اعتراض و مبارزه هرروزه در مراکز و واحدهای تولیدی برسر حقوقهای معوقه و دستمزد چند درجه زیر فقر در جریان است. کارگران بازنشسته سازمان تامین اجتماعی که بالغ بر ۳،۶ میلیون نفر می باشند ماهانه کمتر از ۳ میلیون تومان حقوق دریافت می کنند. در صورتیکه خط فقر به گفته بانگ مرکزی ۹ میلیون می باشد. با توجه به گرانی و تورم افسار گسیخته که مطابق آمار در دو ساله اخیر در ایران به ۶۰ درصد رسیده است، فاصله خط فقر و حقوقها هر روز بیشتر و تامین حداقل مایحتاج برای خانواده های کارگری به سختی صورت میگیرد. بازنشستگان دراین اعتراضات علاوه بر تامین معیشت، خواستار بیمه تکمیلی و درمانی، محاسبه سوابق شغلی سخت و زیان آور، خدمات پزشکی و واکسیناسیون رایگان برای همگان هستند و به دست درازی و حیف و میل ذخیره صندوق های بیمه بازنشستگی اعتراض دارند. “شعارمان این زمان، معیشت است و درمان” در صدر شعارهای بازنشستگان در تجمع های هفته های گذشته قرار داشت.
شریعتمداری وزیر کار وتامین اجتماعی اخیرا گفته است: “بر اساس مصوبه اخیر هیئت وزیران از این پس میزان حقوق مستمری بگیران تمامی صندوقهای بازنشستگی به ۹۰ درصد حقوق شاغلان هم طبقه مشترک خواهد رسید و دریافتی شاغلین و مستمری بگیران به “عدالت” نزدیکتر می شود”. او می افزاید که “این فرایند در مورد مستمری ماهانه بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی اعمال شده است”.
جناب شریعتمداری و هیئت وزیران نه خنگ اند و نه بی اطلاع از زندگی مشقت بار بازنشستگان. آنها، سر راست می خواهند مردم را در فقر نگه دارند. تصمیم هیئت وزیران در این رابطه آنچنان بی ربط به زندگی بازنشستگان است که خودشان خجالت می کشند از این ارقام اسم ببرند. این همسان سازی که شریعتمداری به آن اشاره دارد و مدعی است که “به عدالت” نزدیک شده است، همسان سازی حقوق بازنشستگان با کارگران شاغل هم صنف خود است که آنها نیز وضع چندان بهتری از بازنشستگان ندارند و در بهترین حالت، اکثر آنان حداقل مزد مصوبه شورایعالی کار در سال ۹۹ دریافت می کنند. مصوبه دولت برای این همسان سازی مطابق گفته شریعتمداری که شرم دارد ازآن نام ببرد، اضافه حقوق بین ۲۰ تا ۱۰۰ هزارتومان به حقوق بازنشستگان در ماه اسفند است. بازنشستگان و کارگران خواهان همسان سازی منطبق بر خط فقر ۱۰ میلیونی و بیشتر از آن حقوق ۱۲ و نیم میلیون تومانی را می طلبند. کلاه برداری و تحقیر بازنشستگان و کارگران و این “عدالت اسلامی” را از زبان بازنشستگان بشنویم.
یک کارگر از شهر مشهد گفته است که از مرداد ماه تا آذر ماه، من را معطل نگه داشتند و بارها وعده اصلاح دادند، حالا حقوق من ۲۰ هزار تومان اضافه شده است”. بازنشسته دیگری با بیان اینکه پانصد هزار تومان به حقوق من زیاد شد، گفتند اصلاح می کنیم، حالا فقط ۲۰ هزار تومان دیگر افزایش ماهانه نصیب من شد”. یک باز نشسته تامین اجتماعی؛ “با بیش از ۳۲ سال سابقه کار، حقوق من حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است و فقط ۱۰ روز هزینه زندگی خانواده من را تامین می کند”.
بیعدالتی در نظام جمهوری اسلامی مرز ندارد. اظهارات این سه بازنشسته حرف دل ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار کارگر بازنشسته و بخش اعظم کارگران و مزدبگیران در شرایط مشابه است و فقط سند رسوایی جناب شریعتمداری و هیئت وزیران و دولت نسبت به زندگی میلیونها رنجدیده این جامعه است. این در شرایطی است که دولت و هیئت وزیران و مجلس در بودجه های سالانه سر کیسه را برای سپاه و بسیج و نیروهای سرکوبگرشان شل می کنند اما به حقوق کارگران و بازنشستگان و تولید کنندگان ثروت که می رسد سر کیسه را می بندند. مشکل بازنشستگان به این ختم نمی شود. دولت و مجلس و سازمان تامین اجتماعی، ماههاست که به بهانه “بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی” بازنشستگان را برسر اضافه حقوق به بازی گرفته اند.علاوه براین فساد و دزدی و چپاول اندوخته بازنشستگان دراین سازمان، گوشه ای از دزدی دولتمردان در سیستم فاسد جمهوری و ظلم درحق بازنشستگان است. “اندوختمون کجا رفت، به جیب زالوها رفت.” یکی از شعارهای بازنشستگان در اعتراضات هفته های گذشته آنان بود.
بنا به اماری که در سال ۱۳۸۰ منتشر شده است، شرکتهای زیر مجموعه سازمان تامین اجتماعی ۴۳ درصد محصولات دارویی و بهداشتی، ۳۶ درصد صنعت سیمان، ۳۵ درصد سرمایه در تلویزیون، بیش از۳۰ درصد یخچال و فریزر و ۳۵ درصد محصولات پلاستیکی در ایران تولید کرده اند. یک دهه بعد شرکتهای وابسته به سازمان تامین اجتماعی به بیش از ۱۵۰ و سرمایه گذاری آن در اقتصاد ایران به بیش از ۱۵ میلیارد دلار یعنی حدود سه و نیم درصد درآمد ناخالص ملی افزایش یافته بود. این سازمان ۹۸ درصد سرمایه آن از سهمیه بیمه کارگران شاغل تامین می شود و یکی نهادهای بزرگ سرمایه در ایران است. اضافه براین “شستا” یک شرکت سرمایه گذاری هلدینگ و یکی از زیر مجموعه های سازمان تامین اجتماعی است که دارایی های آن بالغ بر ۱۲۰ هزار میلیارد تومان در اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ بعد از وارد شدن به بازار بورس می باشد. ۳ درصد بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی که سربه صدها میلیارد می زند به این سرمایه ها جمع کنید، آنگاه متوجه خواهیم شد که چه سرمایه هنگفتی در چنگ سازمان تامین اجتماعی وجود دارد. آنهم در شرایطی که بازنشستگان و مستمری بگیران ناچارند برای ۱۰۰ هزار توان اضافه حقوق که پول یک کیلو گوشت هم نیست تظاهرات بکنند و کتک هم بخورند. فساد مالی و اداری، پاداشهای میلیونی به مدیران در کنار حقوقهای میلیونی فقط گوشه ای از کارکرد این سازمان و حیف و میل دسترنج کارگران است. بعدها فاش شد که سعید مرتضوی مسئول شکنجه و کشتار زندانیان کهریزک و قاتل زهرا کاظمی و بعدا مدیر مسئول سازمان تامین اجتماعی به پاداش این جنایتها در دوره احمدی نژاد، ۳۰۰ میلیون از پس انداز کارگران را به سرقت برده است .
بازنشستگان به یورش دولت و سرمایه داران و حیف و میل اندوخته و سرمایه زندگی خود اعتراض دارند و از تبعیض و نابرابری بیزارند. آنها خواهان تامین معیشت مکفی و برخورداری از سلامت و بهداشت و درمان و واکسیوناسیون رایگان برای خود و همه مردم هستند. حق بازنشستگان نه در کریدورهای مجلس و دولت که در کف خیابانها قابل تحقق است. علیرغم پیشروی آشکار در اعتراضات بازنشستگان و سایر بخشهای کارگری، هنوز باید بر پراکندگی و تشتت در این مبارزات فائق آمد. بازنشستگان، کارگران، معلمان، پرستاران و همه مزدبگیران می توانند متحد و با قدرت بیشتری برای تحقق این مطالبات به میدان بیایند. اما باید سرراست گفت که برای پایان دادن به این همه رنج و مشقت و تبعیض و بی حرمتی، سرنگونی انقلابی حکومت سرمایه داری اسلامی کم هزینه ترین انتخاب برای برون رفت از این زندگی جهنمی است.
١١ مارس ٢٠٢١