ویروس کرونا و تاثیرات عمیقی که بر روال زندگی جامعه بشری گذاشت، کماکان ادامه دارد. در کنار درد و رنج ناشی از ابتلا به این ویروس و غم از دست دادن عزیزان و نزدیکان، بودن کنار هم را به چالش کشید. وضعیت بد اقتصادی در ایران در کنار افزایش فقر و بیکاری و مشکلات معیشت و سلامت، ماندن در خانه و مراقبت از خود و جامعه را هم به چالش کشید و اخبار و گزارشات روزانه در مورد اعتراضات طبقه کارگر، بازنشستگان، معلمان و سایر اقشار جامعه نشان از این بود که غم نان نمیگذارد که زیست. از مصائب این ویروس تعطیلی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بود. جایی که هر ساله صدای اعتراض جامعه را به شعاری تبدیل می کردند و هرچه رژیم اسلامی در تلاش برای خرید آبرو بود، به دست عریان باد می دادند. همین دو سال قبل بود که پلاکاردی در دستان یک دانشجو اصلاحطلب و اصولگرا را یک کاسه کرد و تا به امروز این جماعت اصلاحطلب کمر راست نکردند که نکردند.
به پیشواز روز دانشجو!
ما صاحبان آینده این کشور هستیم. ما جوانان و دانشجویان امروز، صاحبان فردای این جامعه هستیم. هر چه بکاریم، همان درو می کنیم. وضعیت معیشت مردم قابل تصور نیست. بیکاری و بیکارسازی وسیع، افزایش فقر و گرسنگی، مساله سلامت به عنوان فاکتورهای همیشگی رژیم اسلامی در کنار اعتراضات گسترده کارگری، تجمع و اعتراض معلمان و بازنشستگان و سرانجام مساله تامین آب و برق، موضوعاتی هستند که نه میگذارد انسان سر بر بالین نهد و نه نایی برای بلند شدن میگذارد. اما باید پذیرفت؟ قطعا نه!
جنبش دانشجویی در ایران که به اذعان سران رژیم اسلامی با دست بالا بودن دانشجویان چپ و مارکسیست تداعی و به پیش میرود، هیچگاه در مقابل این وضعیت گردن خم نکردند. از مشخصات بارز مبارزات این دوره مبارزات کارگران، معلمان و بازنشستگان، تدوام و پیوستگی آنها بوده است. دیگر ما شاهد اعتراض تنها یک مرکز، یک مدرسه و چند نفر به خاطر وضعیت بد زندگی نیستیم. امروز درد مشترکی وجود دارد. دردی که به درست و همصدا توسط کارگران و معلمان و بازنشستگان، یکصدا فریاد کشیده میشود. در کنار پیوستگی و گستردگی این اعتراضات، شاهد مطالباتی بعضا یکدست در این دوره هستیم. مساله فقر، گرانی و معیشت و در این دوره جدید مساله سلامت و واکسیناسیون از مطالبات معین و مشترک هر نوع اعتراض است. حالا دیگر شنیدن شعار مرگ بر خامنه ای در مقابل “دادگاههای” رژیم اسلامی را میتوان شنید و دید که جان مردم به لبشان رسیده است. از رژیم اسلامی عبور کرده اند. جامعه ایران و دورنمای آن جایی برای جمهوری اسلامی و سران جنایتکار آن ندارد. رژیم اسلامی و اقتصاد به گل نشسته آن توان حل و تغییر این وضعیت را ندارد. در این دوران وظیفه دانشجویان رادیکال این است که در کنار جنبش کارگری و سایر جنبشهای اعتراضی جامعه قرار گیرد و متحدانه علیه وضع موجود قد علم کند.
اگرچه در این دوران کرونایی امکان حضور فیزیکی به صورت وسیع وجود ندارد اما تجربه زندگی در دوران کرونا نشان میدهد که میتوان اقداماتی را در دستور کار قرار داد. برگزاری آنلاین سمینارهایی در این دوران در حمایت از مبارزات کارگران، حمایت از اعتراضات کشاورزان، بازنشستگان و معلمان و اعلام همبستگی با آنها یکی از اقدامات ممکن است. این تنها یک آکسیون و سمینار برای گرامیداشت یک روز نیست، روز دانشجو روز مبارزه با استبداد چه در دوره رژیم سابق و چه اعتراض به وضعیت کنونی و مبارزه علیه رژیم اسلامی است. همانطور که در ابتدا اشاره شد، ما دانشجویان، آیندگان و نسل بعدی این جامعه و کشور هستیم. ما خواهان زندگی در این وضعیت نیستیم و برای برقراری یک دنیای بهتر، آزاد و برابر و مرفه تلاش می کنیم. اگرچه کرونا به داد رژیم اسلامی رسید و باعث وقفه در مبارزات مردم شده است، اما همانطور که دانشجویان در سال قبل اعلام کردند؛ “ما برمیگردیم”!
٢ دسامبر ٢٠٢١