کمونیست :چند روزی است آتش سوزی وسیعی در جنگلهای مریوان صورت گرفته و توسط مردم مهار شده است .مردم می گویند کار رژیم است .رژیم مدعی است که به کمک مردم اتش مهار شده و مسببین را شناسایی و مجازات خواهیم کرد .نظر شما چیست .این اولین بار نیست که چنین جنایتی صورت می گیرد.
عبداله دارابی: پیشاپیش جا دارد به همه دست اندرکاران و شرکت کنندگان در آن گرمای طاقت فرسا و غیر قابل تحمل توانستند آتش سوزی وسیع صد ها هکتاری جنگلهای شمال و غرب شهر مریوان را مهار کنند، دستمریزاد گفت و صمیمانه به تک تک آنها درود فرستاد. از جمله زنان که از خود نقش ایفا کردند و نه تنها در خاموش کردن آتش حریق، بلکه در بخش تهیه و تدارک آبرسانی و خورد و خوراک نیز از خود مایه گذاشتند و بدینوسیله به همه دست اندرکاران خاموش کردن این حریق، قوت قلب و دلگرمی بزرگی بخشیدند.
اینکه آیا این آتش سوزی کار رژیم هست یا نه، بخودی خود چیزی را روشن نمیکند. چون اولین بار نیست جنگل های اطراف مریوان و مناطق مرزی بطور مستمر در ابعاد وسیع طعمه حریق میشود و از بین میرود.با علم به آن باید رو این نکته تأکید که، به خودی خود نباید پذیرفت که تکرار آتش سوزی مستمر و هر ساله در یک زمان و مکان خاص و معیین فی نفسه و بطورغیر ارادی و خود بخود صورت میگیرد و هیچ عامل دیگری در آن دخالت ندارد! مردم به هیچ وجه نباید از رژیم جهل و جنایت اسلامی ایران بپذیرند که در مقابل شان شانه بالا زند و با بی اعتنایی کامل مثل مدعی العموم در کنار این قضیه بسیار مهم رد شود و اظهار دارد که«ان شاء الله مسببین» را پیدا خواهد کرد و آنها را به اشد مجازات خواهند رساند و…! در مقابل این تفاخر بی جا و این مباهات صوری و ظاهری باید ایستاد و به آن جواب در خور توجه را داد. انگار برای گردن جوانان مبارز و انقلابی طناب کم آورده و با از بین بردن قهرمانانی چون شریف باجور و تیم همراهنش راضی و قانع نمیشود.!
گره اصلی تداوم اینهمه آتش سوزی مداوم و خسته کننده و پرهزینه با تمام مصائب و مشکلاتش همینجاست. و باید از همین دریچه به آن نگریست و بسراغ راه حل و فصل قطعی آن رفت و به تکرار مکرر این آتش سوزی ویرانگر پایان داد. این رژیم هار و آدمکش، یا باید حفاظت تام و تمام امور جنگلداری را عملا ضمانت کند و خسارات جانی و مالی چندین سال قبل مردم منطقه را پرداخت نماید، یا از دخل و تصرف آن دست بر دارد و مردم را در این چوار چوب به حال خود رها کند. در همین رابطه، هنوز چگونگی جانباختن شریف باجور و همرانش در هاله ای از ابهام و ناروشنی باقی مانده و مدام بر جسم و روح و روان خانواده و همراهان و دوستانشان سنگینی میکند و آنها را آزار میدهد. بهمین خاطر است که مردم هنوز که هنوز است در این رابطه انگشت اتهام را به سوی جمهوری اسلامی نشانه میگیرند. چون ماهیت و عملکرد ۴۴ ساله رژیم اسلامی ایران ازهیچکس پوشیده نیست، و چنان آشکار و عریان است که با اندک تأمل قابل تشخیص و شناخت است. ۴۴سال جنگ بی وقفه رژیم با مردم ایران، هیچ راهی و برای هیچگونه تفحص و جستجو در این زمینه باقی نگذاشته است.
مردم مبارز و جوانان آزادیخواه باید از این پس برای پیشبرد هر کاری سیاست و تاکتیک متناسب بر آنرا اتخاذ کنند تا در قبال آن به ماحصل مثمر ثمر به نفع خود دست یابند. در غیر اینصورت نباید صرفا رو فداکاری، جانبازی و…از خود مایه گذاشت وبه آن بسنده کرد ولی به ماحصل آن کم توجه بود. شما مردم مبارز و فداکار در رابطه با این آتش سوزی سرانجام موفق شدید و آنرا مهار کردید، باز هم دست مریزاد. اما همگام با آن باید برای پایان قطعی آن نیز به رژیم فشار بیاورید و آنرا به پذیرش حطاظت از جنگل و جبران خسارات تا به امروز وادار کرد.
کمونیست: بدون همت جوانان و مدافعین محیط زیست که جان خود را برای مهار اتش به خطر می اندازند.چرا رژیم آنچنان نقشی ایفا نمی کند.آیا به موقعیت کردستان ربط دارد.رژیم می خواهد از این طریق ضرر به مردم برساند. با توجه به این که رژیم در نابودی محیط زیست سابقه و پرونده سیاهی دارد.
سیوان کریمی:
آتشسوزی و چنین مواردی همین سازمانهای غیر دولتی بودند که امکانات اولیه را برای کمکرسانی مهیا کردهاند. در مورد آتشسوزی جنگلهای مریوان وضعیت متفاوت است. در ۱۶ سال گذشته بارها و بارها شاهد این آتشسوزیها در این جنگلها بودهایم و به قطعیت میتوان گفت که تمام موارد این آتشسوزیها توسط عامل انسانی صورت گرفته است. دلیلی که رژیم اسلامی برای این امر به آن استناد می کند، مبارزه با نیروهای اپوزیسیون است. در گذشته خود رژیم توسط نیروهای نظامی و انتظامی خود این جنگلها را به آتش می کشید و از آن به عنوان نوعی دفاع در مقابل تهدید گروههای اپوزیسیون یاد میکرد. رشد زمینخواری هم در این سالها باعث شده که با آتش زدن جنگلها به تخریب آن بپردازند و در پایان با همکاری خود رژیم اسلامی این جنگلهای سوخته به خود این زمین خواران واگذار می شود. اگر این مسائل را در کنار هم بگذاریم بهتر به جواب سوال می رسیم که چرا رژیم اسلامی در چنین بحرانهایی دست روی دست میگذارد و در بهترین حالت نظارهگر خواهد بود.
مسئله دیگری که در این زمینه می توان به آن اشاره کرد، دستگیری و شکنجه فعالین محیط زیست در ایران است. اخبار را ببینید. فعالین محیط زیستی که در تلاش هستند در فقدان یک نهاد مسئول، مردم را حول یک پلاتفرم جمع کنند به راحتی دستگیر و بعضا اتهامات امنیتی به آنها وارد میشود. در کل میتوان به این صورت جمعبندی کرد که رژیم اسلامی از یک سو به دنبال تخریب محیط زیست است و از سوی دیگر در مقابل هر شخص و نهاد مردمی هم قرار میگیرد که سعی در حل مساله داشته باشند.
کمونیست:مهار اتش تا کنون بدون نقش مردم و فعالان محیط زیست مثل موارد سالهای پیش که چندین نفرجان خود را از دست دادند ممکن نبود این همکاری و همیاری برای حفاظت از محیط زیست چه معنایی دارد. رژیم اسلامی که اقدام عجیبی انجام نداده آنچه که از خبرها پیداست.
عبداله دارابی: در پاسخ به سوال اول کوتاه اشاره کردم که، به همت نسل امروز، بعضی از کارکرد های مثمر ثمر گذشته مردم شهرهای کردستان از جمله مریوان و سنندج، با تفاوتهای اندک دارد به شیوه امروزی در شرف ابقا شدن قرار میگیرد و میرود تا به سنتی ماندگار و جاویدان نه تنها در کردستان، بلکه در سراسر ایران تبدیل شود. اجازه دهید با یکی دو مثال کوتاه که شاید با هم هم وزن و همسنگ نباشند، به سراغ سوزاندن مستمر و هر ساله مریوان بروم و با اتکا به آن چه باید کرد و راه حل خود را برای آن بیان نماییم. نمونه های تاریخی بسیار و فراوان وجود دارند که بسراغش بروم. ولی من در این رابطه بدون شرح حال تیتر وار تنها به دو نمونه تاریخی در شهر مریوان، اکتفا میکنم که شاید برای عموم هم کم تا بیش قابل لمس باشد. مردم شهر مریوان در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۸ شمسی، دو تا کوچ را سازمان دادند و شهر و خانه و کاشانه خود را رها کردند و به لب مرز بین ایران و عراق رفتند .اولی ۱۱ روز، و دومی ۱۳ روز در آنجا ماندگار شدند تا دو خواست اصلی و اساسی خودشان را به دو رژیم سفاک پهلوی و جمهوری اسلامی ایران تحمیل کنند. این دو تلاش اجتماعی، با اتکا به تلاش کم نظیر همه کمونیستها و آزادیخواهان آندوره کردستان و ایران در دنیای بدون انترنت آن زمان توانست بهردو خواست خود دست یابد و موفق شود.
خواست مردم دارسیران(محله ای از شهر مریوان)، باز پس گیری زمین های زراعتی غصب شده آبا و اجدادی خود توسط مالکین و رژیم شاه، بود. و کوچ تاریخی مردم مریوان هم باعث شد رژیم هار تازه گمارده شده جمهوری اسلامی را از حمله به شهر مریوان باز دارد و نگذارد اشغال کردستان از کانال قتل عام مردم مریوان بگذرد و باعث ترس و وحشت زیادی در سراسر کردستان شود.
با توجه به یادآوری بدون شرح حال آن دو نمونه، به سراغ موضوع اصلی آتش سوزی جدید صد ها هکتاری و تکراری جنگل مریوان بر میگردم و رو سنت فراخوان آزادیخواهان سراسر کردستان و ایران برای خاموش کردن آن حریق، فوکوس میکنم. و بدینوسیله نفس ارزشمند بودن این نیرو را پاس میدارم و صمیمانه به نقش و جایگاه آن نیز ارج می نهم و بار دیگر به همه شرکت کننده گان خسته نباشید میگویم. ولی همانطورکه در پاسخ به سوال اول اشاره کردم، مجددا این نکته را خاطر نشان میکنم که برای پایان بخشیدن به این آتش سوزی مجدد و هر ساله باید کمی عمیق تر شد و در کنار خاموش کردن حریق جنگل، باید با اعتراض و مبارزات خود رژیم را نیز وادار کرد که از تخریب در این زمینه دست بکشد و اجازه ندهید به آسانی تا به امروز، این بخش دیگر از ثروت جامعه را به طعمه حریق تبدیل کند. با توجه به آن، سرنوشت بقای این جنگل، به این جنبه از کار و تلاش فعالین نیز احتیاج دارد. مردم در حال حاضر از داشتن ماتریال برای این کارتا حدودی برخودارند واز قراین پیداست که فوکوس رو این جنبه و جمع آوری نیرو برای این کار تا حدودی مهیا است و با خم شدن رو آن میتوان فعالیت در این زمینه را هم شروع کرد. و بدینوسیله میتوان با توصل به ظرف جمع آوری نیرو برای خاموش کردن حریق، جنبه اعتراض کردن به رژیم را نیز آغاز کرد.
کمونیست :از خبرها پیداست که به غیر از مردم و فعالین شهر مریوان، از شهرهای دیگرگروههایی به کمک مردم برای مهاراتش رفته اند.ما بارها در رابطه با کمک به مردم دردوره کرونا،زلزله و سیل شاهد تشکیل گروهها و کمیته های همیاری بوده ایم .این اقدامات چه نقشی در همبستگی میان مردم و فعالین دارد و توصیه شما در این رابطه چیست.
سیوان کریمی: همانطور که شما هم به آن اشاره کردید، در چنین بحرانهایی نهادهای مردمی و گروههایی که یا از قبل وجود داشتند و یا به صورت اضطراری بوجود آمدهاند، تلاش میکنند که به حل این بحرانها کمک کنند. واقعیت این است که چنین نهادها و کمیتههایی به نوعی نشان از این میدهد که خلائی در جامعه وجود دارد. حاکمیت یا توان مواجه با بحران را ندارد و یا تمایلی به حل آن ندارد. این همبستگی فقط مربوط به مردم مریوان و مناطق کردنشین نبود. گروههایی از شهرهایی مانند شیراز، همدان، اصفهان و تهران برای مهار این آتش خود را به جنگلهای مریوان رسانده بودند. دلیل این امر در درجه اول تجربهای است که خود مردم، کمیتههای همیاری و سازمانهای مردمی در مواقع بحران داشتهاند. مردم به این امر واقفند که در چنین مواقعی فقط و فقط خود آنها، کمیتههای تشکیل شده و نهادهای مردمی هستند که می توانند این بحرانها را مدیریت کنند. یکی از نکات برجسته که در این مورد مشخص، یعنی آتشسوزی جنگلهای مریوان، میتوان به آن اشاره کرد، حضور گسترده زنان در این نهادها و کمیتهها است. این پتانسیل همیشه در بین زنان وجود داشته بود و با خیزش انقلابی شهریور و تاثیر آن بر جامعه و در کنار آن حضور بیشتر و گسترده زنان در تقابل با رژیم اسلامی به اوج خود رسید. حالا شاهد هستیم که همین زنان نقش پیشتازی در کمیتهها و نهادها دارند و تلاش چهل و شش ساله رژیم برای به خانه بردن زنان به جایی نرسیده است.
آنچه که در این یک دهه میتوان از نقش خود مردم در مواجه با رژیم اسلامی از یک سو و حل بحرانهایی مانند زلزله و سیل و آتشسوزی از سوی دیگر نتیجه گرفت، مساله سازماندهی است. متشکل شدن و سازماندهی یکی از مهمترین ابزارهایی است که مردم برای مقابله با جمهوری اسلامی و حتی تمکین خود رژیم به خواستهای مردم از آن بهرمند می شوند.