مقالات

ستون اخبار کارگری و اعتراضات اجتماعی تهیە و تنظیم: سپیدە امیرعسگری و آرش کلهر

 

دستکم ۲۱۶ نفر در سالگرد جمعه خونین زاهدان بازداشت شدند
بر پایه گزارش‌ها شمار شهروندانی که در جریان اعتراضات سالگرد جمعه خونین زاهدان بازداشت شدند، به ۲۱۶ نفر افزایش یافت. این بازداشت‌ها در چهار شهر زاهدان، میرجاوه، خاش و چابهار رخ داده است. ۳۲ کودک از جمله بازداشت شدگان هستند. ماموران هنگام بازداشت افراد را مورد خشونت و ضرب و شتم قرار دادند. رسانه ها تاکنون نام و سن دستکم ۱۱۰ تن از بازداشت شدگان را اعلام کرده اند. روز جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱ مردم زاهدان با تجمع در خیابان‌های این شهر دست بە تظاهرات زدند. این تظاهرات در حمایت از خیزش انقلابی و همچنین در اعتراض به “تجاوز فرمانده انتظامی شهر چابهار به یک دختر ۱۵ ساله” انجام شد. نیروهای سرکوبگر رژیم اسلامی، با شلیک به سوی معترضان، سبب کشته شدن ده‌ها نفر شدند. یک نهاد دولتی است، شمار کشته‌ها را ۳۵ نفر اعلام کرد، اما دست‌کم ۱۰۰ نفر در پی این سرکوب کشته شدند. به مناسبت نخستین سالگرد جمعه خونین زاهدان، روز جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، چند تجمع و تظاهرات در شهرهایی از استان سیستان و بلوچستان شکل گرفت. در زاهدان ماموران به سمت معترضانی که در پی برگزاری تجمع، برای تظاهرات به خیابان رفته بودند، تیراندازی کردند. در جریان این تیراندازی ده‌ها نفر از جمله چند کودک زخمی شدند. اعتراض‌ها در روز و شامگاه شنبه نیز ادامه داشت و شعار “مرگ بر خامنه‌ای، مرگ بر جمهوری اسلامی” سر داده شد.

اعتراض کارگران رسمی نفت به سقف غیر قانونی حقوق
به گزارش شبکه ها و رسانه های کارکنان و کارگران رسمی نفت، در ادامه‌ی هفته گذشته، روز دهم مهر ماه نیز کارکنان سکوهای دریایی در ۲ شرکت فلات‌قاره ایران و نفت‌و‌گاز پارس با تجمع و ارسال تصاویر حاوی دست‌نوشته‌هایی در اعتراض به سقف‌ غیرقانونی حقوق اقدام کردند. بنا بر اظهارات کارگران و کارکنان شاغل در این ۲ شرکت، دوشنبه‌های اعتراضی تا پاسخگویی مسئولین و رفع این محدودیت ادامه خواهد داشت و دوشنبه‌ی هرهفته نسبت به کسر غیرقانونی حقوق خود معترض خواهند شد.

اخراج جمعی از کارگران شهرداری زاهدان
کارگران شهرداری منطقه چهار زاهدان که چندی پیش نسبت به پرداخت نشدن حقوق و حق بیمه اعتراض کرده بودند، از کار اخراج شدند. دستمزد مصوب برای کارگران چندین برابر زیر خط فقر است و کفاف هزینه‌های یک هفته خانواده‌ها را نمی‌دهد. اما همین دستمزدهای ناچیز نیز چندین ماه به تعویق افتاده و پرداخت نمی‌گردد. کارگران نیز هر زمان نسبت به تضییق حقوق خود و پرداخت مطالباتشان اعتراض کنند از کار اخراج میگردند. تنها راه چاره برای خلاصی کارگران از این مناسبات برده‌وار، اتحاد عمل و مبارزات سراسری است.

مرگ یکی دیگر از کارکنان مصدوم آتش‌سوزی پالایشگاه بندرعباس
روز پنجشنبه ۶ مهرماه ۱۴۰۲، حسن ربیعی یکی از کارکنان مصدوم حادثه آتش‌سوزی پالایشگاه بندرعباس، بر اثر شدت سوختگی و پس از چند روز بستری در بیمارستان جانش را از دست داد. در تاریخ سی و یکم شهریور ماه، به دنبال نشتی گاز و آتش سوزی در یکی از واحدهای فرآیندی پالایشگاه نفت بندرعباس، پنج کارگر دچار حادثه شدند. از این تعداد، تاکنون، دو تن جان خود را در این حادثه از دست دادند.

مرگ دو کارگر ساختمانی بر اثر ریزش آوار
در حادثه ریزش آوار که شامگاه روز شنبه ۸ مهر ماه، در شهر چوپار از توابع کرمان رخ داد، دو کارگر حین کار تخریب ساختمان بر اثر ریزش دیوار دچار حادثه می‌شوند. این کارگران که به دلیل سنگین بودن آوار دچار مصدومیت از چند ناحیه بدن شده بودند، علی‌رغم تلاش تیم‌های امدادی استان کرمان و شهر ماهان در محل حادثه جان باختند.

دو کارگر هنگام حفر چاه جان خود را از دست دادند
بنا بر گزارش منتشرشده دو کارگر مقنی۴۰ و ۴۲ ساله، هنگام حفر چاه در یک واحدی تولیدی در عمق ۲۰ متری بر اثر نفوذ ناگهانی فاضلاب از چاه مجاور در کاشان، جان خود را از دست دادند. در این گزارش نیز آمده است که اجساد این دو کارگر پس از ساعت‌ها تلاش توسط امدادگران از عمق ۲۰ متری چاه بیرون کشیده شد. به هویت این دو کارگر اشاره‌ای نشده است.

مرگ یک کارگر با سقوط از ارتفاع دستگاه سنگ‌شکن
گزارش‌های منتشر شده از مرگ یک کارگر شاغل در معدن شن و ماسه “خرسدر” به دلیل رعایت نشدن اصول ایمنی حین کار خبر می‌دهد. حادثه شامگاه روز دوشنبه زمانی رخ داد که یک کارگر شاغل در یک معدن شن و ماسه واقع در روستای خرسدر پل دختر بر اثر رعایت نشدن ایمنی کار جان خود را از دست داد. بررسی‌های اولیه حاکی از آن بود که این کارگر مشغول تمیز کردن نوار نقاله دستگاه سنگ‌ شکن بود که ناگهان بر اثر دررفتن تسمه، دستگاه سنگ‌ شکن از ارتفاع به سطح زمین برخورد می‌کند که در نتیجه آن بر اثر جراحت وارده از ناحیه گردن وی درجا جانش را از دست می‌دهد. هویت کارگر متوفی فتح الله حسنود و حدود ۳۵ سال سن دارد و از قرار معلوم علت این حادثه توسط کارشناسان در دست بررسی است.

تجمع کارکنان رسمی، شرکتی و بازنشستگان مخابرات آذربایجان شرقی
روز شنبه ۸ مهرماه ۱۴۰۲ و همزمان با سفر مدیرعامل و هیات مدیره به این شهر برای شرکت در جلسه افتتاح پروژه نجما، کارکنان رسمی، شرکتی و بازنشستگان مخابرات استان آذربایجان شرقی با نشستن نمادین بر سر سفره خالی، در محوطه ساختمان مرکزی مخابرات استان در شهر تبریز تجمع اعتراضی برپا کرده و خواستار پرداخت مطالبات و حقوق معوقه خود شدند.

تجمع اعتراضی بازنشستگان تأمین اجتماعی
روز یکشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۲ بازنشستگان تأمین اجتماعی شوش، کرخه، هفت‌تپه، کرمانشاه، اهواز و بازنشستگان صنایع فولاد مازندران و اصفهان در اعتراض به وضعیت نامناسب معیشتی و عدم رسیدگی به خواسته‌هایشان دست به تجمع زدند.

‏تجمع و راهپیمائی اعتراضی بازنشستگان مخابرات استان ها
روز دوشنبه ۱۰ مهرماه ۱۴۰۲ جمعی از بازنشستگان مخابرات منطقه کرمانشاه، اهواز، اصفهان، ساری، خرم آباد، اردبیل، شیراز، رشت، ارومیه، اراک، زنجان، سنندج در اعتراض به عدم‌ رسیدگی به مطالباتشان از جمله اجرای کامل آئین‌نامه پرسنلی و استخدامی سال ۸۹ و رفع مشکلات بیمه درمانی، مطابق تجمعات هر هفته‌ی دوشنبه‌های اعتراضی، مجدداً مقابل شرکت مخابرات این استان ها و در تهران مقابل ساختمان ستادی شرکت مخابرات ایران واقع در خیابان سردار جنگل و در همدان، در محل ساختمان مدیریت شرکت مخابرات، با پهن کردن سفره های خالیدست به تجمع زدند.

تجمع اعتراضی بازنشستگان کشوری استان ها
روز سه‌شنبه ۱۱ مهرماه ۱۴۰۲، جمعی از بازنشستگان اهواز، علیرغم تعطیلی رسمی و در اعتراض به عدم‌ رسیدگی به مطالباتشان از جمله اجرای همسان سازی حقوق، تورم و گرانی و رفع مشکلات بیمه درمانی و تکمیلی، مطابق تجمعات هر هفته‌ی سه‌شنبه‌های اعتراضی، مجدداً در این استان ها دست به تجمع زدند.

آخرین وضعیت آرمیتا گراوند در بیمارستان فجر تهران
آرمیتا گراوند، متولد خرداد ۱۳۸۶ و محصل هنرستان عروة‌الوثقی در منطقه ۱۱ تهران طی روزهای گذشته در بخش آی‌سی‌یو بیمارستان فجر بستری است و در حالت کما قرار دارد. رسانه های رژیم و از جمله روزنامه شرق ادعا میکنند که ارمیتا “در واگن مترو به دلیل افت فشار بی‌هوش شده است”. شاهدان عینی اما میگویند یک حجاب بان به وی تذکر داده حجاب را رعایت کن و وی گفته نمی کنم و مامور حکومت وی هل داده و سرش به لبده درب آهنی خورده و با خونریزی بیهوش شده است. آرمیتا گراوند تحت تدابیر شدید امنیتی به بخش آی‌سی‌یو بیمارستان نظامی فجر منتقل شد و طی این مدت، فیلم‌های دوربین‌های مدار بسته از سوی شرکت بهره‌برداری مترو تهران، به صورت تقطیع شده منتشر شده است. همچنین مریم لطفی، خبرنگار شرق، دوشنبه ۱۰ مهر پس از انتشار اخبار مبتنی بر ابهام در وضعیت آرمیتا گراوند به بیمارستان فجر رفته بود تا گزارش تهیه کند، اما او به مدت چند ساعت بازداشت و سپس آزاد شد. از سوی دیگر، روز گذشته اعترافات اجباری مادر آرمیتا گراوند مبنی بر بیهوشی در پی افت فشار خون این دختر نوجوان توسط ایرنا منتشر شد. بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان فجر تهران تحت تدابیر شدید نیروهای امنیتی قرار دارد و امروز ملاقات‌های این بخش لغو شد.

جان ۳ معترض محکوم به اعدام، در زندان زاهدان در خطر است
در جریان خیزش سراسری ۱۴۰۱، شماری از معترضان بلوچستانی با اتهامات واهی مانند “محاربه” و “افساد فی‌الارض” و حکم سنگین اعدام مواجه شدند. کامبیز خروت، منصور دهمرده و ابراهیم نارویی، سه زندانی هستند که در بلاتکلیفی طولانی‌مدت در زندان زاهدان به سر می‌برند. کامبیز خروت، متولد ۱۲ بهمن ۱۳۸۰، شهروند اهل منطقه جام جم زاهدان، در تاریخ۹ مهرماه ۱۴۰۱، برای اولین بار، بازداشت و اوایل آبان با تودیع قرار وثیقه آزاد می شود. مجددا در ۲۱ آبان احضار و از سوی شعبه دوم کیفری دادگاه شهید نوری زاهدان به اعدام محکوم می شود‌. این دادگاه، وی را به بهانه آتش زدن بانک به اعدام محکوم کرده است. درحالی که فعالان بلوچستان می گویند بانکها را لباس شخصی‌ها به آتش کشیده اند. این متهم بدون داشتن وکیل انتخابی و زیر شدیدترین شکنجه‌ها از جمله شوک الکتریکی و ضرب‌و‌شتم شدید بوده است. منصور دهمرده، متولد ۱۳۷۹، فرزند با معلولیت جسمی، مجرد و تا قبل از بازداشت، شاگرد اتوبوس بوده است. در تاریخ ۱۱ مهرماه سال ۱۴۰۱ به دست نیروهای امنیتی در زاهدان بازداشت شده بود و به اعدام محکوم کرد. منصور دهمرده در اعتراض به حکم خود در دادگاه گفته است: من فقط سه تا سنگ پرتاب کردم و یک لاستیک آتش زدم که قاضی در جواب به او گفته هر کسی علیه حکومت اعتراض کند به اعدام محکوم می‌شود. ابراهیم نارویی متولد ۲۵ تیرماه۱۳۷۶، فرزند گل خان و ساکن منطقه جاده قدیم زاهدان است. ابراهیم در تاریخ ۱۱ مهرماه، در جریان اعتراضات سراسری در زاهدان بازداشت و پس از تحمل طولانی شکنجه و سلول انفرادی، اکنون در بند ۹ زندان زاهدان بسر میبرد. او نیز از داشتن وکیل محروم بوده و تحت شکنجه اعتراف اجباری کرده است.

صدور حکم قطعی سه ماه انفصال خدمت برای مجیدرجایی
تجدید نظر هیات تخلفات آموزش و پرورش حکم سه ماه انفصال خدمت آقای مجید رجایی از معلمان خراسان شمالی را تایید کرد. این حکم به جهت بازنشر مطالبات صنفی فرهنگیان در گروه‌های تلگرامی صادر شده‌است.

صدور حکم اخراج برای محمد دارکش در آستانه روز جهانی معلم
وزارت آموزش و پرورش در تداوم رویه امنیتی چند ماه اخیر حکم اخراج محمد دارکش فعال صنفی معلمان و دانشجویان را صادر کرد. محمد دارکش، معلم جوانی است که در طول ۶ سال سابقه آموزشی خود همواره از محبوب‌ترین معلمان مدارس بوده است؛ پیش‌تر دانشگاه تهران هم موازی با وزارت آ.پ اقدام به پرونده‌سازی برای این فعال صنفی کرده بود.
حراست دانشگاه تهران، به این فعال صنفی و دانشجویی که دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه است ‌پیشنهاد همکاری داده بود و تهدید کرده بودن در صورت عدم همکاری به وزارت آموزش و پرورش برای اخراج نامه خواهند داد که با رد پیشنهادها و در تداوم زیر فشار قرار دادن فعالین، گزارش‌های حراست دانشگاه تهران و فعالیت‌های صنفی را مبنایی برای صدور حکم اخراج این معلم قرار داده‌اند.

هیات تخلفات آموزش و پرورش گیلان حسن نظریان را اخراج کرد
بنابر گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، در ادامه سرکوبگری هیات تخلفات استان گیلان، هیات بدوی تخلفات حکم اخراج آقای حسن نظریان از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان گیلان را صادر کرد. حسن نظریان معلم جوان و خوشنام آموزش و پرورش رشت با اتهاماتی چون حضور در تجمعات اعتراضی و حمایت از معلمان زندانی در هیات تخلفات حاضر شده بود. در حکم صادر شده این هیات آمده است که ایشان فاقد هرگونه سابقه است اما با این وجود هیات تخلفات در اولین اقدام حکم اخراج این فعال صنفی را صادر کرده است.

پرونده سازی جدید برای اعضای کانون صنفی معلمان بوشهر
در حالی که کمتر از یک هفته از صدور حکم قضایی زندان تعزیری علیه محمود ملاکی، عبدالرضا امانی‌فر، اصغر حاجب و محسن عمرانی می‌گذرد، شعبه ۱۰۴ کیفری دادسرای بوشهر هم در ابلاغیه‌ای، هر چهار نفر عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان بوشهر را جهت تعیین وقت رسیدگی دادگاه، با اتهام اخلال در نظم عمومی و تمرد از دستور مامور برای روز ۲۷ مهرماه صادر کرده است.

وضعیت بحرانی ۱۲ زندانی سیاسی تبعید شده به زندان قزلحصار
روز چهارشنبه ۲۹ شهریورماه، زندانیان تبعید شده به زندان قزلحصار، پس از هفته‌ها حضور در بند امن این زندان به واحد چهار منتقل شدند. این انتقال در محرومیت از حق تماس و‌ ملاقات آنان صورت گرفت. واحد چهار مستقر در زندان قزلحصار، فاقد شرایط مشابه سایر بندهای عمومی و متشکل از سلول‌هایی بسیار کوچک و‌ تک‌نفره است. سعید ماسوری، جعفر ابراهیمی، لقمان امین‌‌پور، افشین بایمانی، سپهر امام‌‌جمعه، زرتشت احمدی‌راغب، محمد شافعی، سامان صیدی (یاسین)، حمزه سواری، احمدرضا حائری، رضا سلمان‌زاده و مسعودرضا ابراهیمی‌نژاد، در شرایطی بحرانی و غیرانسانی به این سلول‌ها منتقل شدند. جعفر ابراهیمی، معلم زندانی، علی‌رغم وجود گزارشات متعدد سازمان پزشکی قانونی مبنی بر عدم تحمل حبس، کماکان از آزادی و حق دسترسی به درمان، محروم است و افشین بایمانی، دیگر زندانی تبعید شده به قزلحصار، پس از گذشت ساعت‌ها از وقوع حمله قلبی، تنها به بهداری زندان منتقل شده است. سازمان امور زندان‌ها و خاصه مسئولان زندان قزلحصار، هر نوع برقراری حق تماس، اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان، حق ملاقات با وکیل و … را در گرو کسب دستور از نهادهای امنیتی می‌دانند و با توسل به این رانه‌ی امنیتی، سلب مسئولیت خود را توجیه می‌کنند. تمامی این شرایط، موجب شده تا زندانیان، با عدم دریافت جیره غذای زندان، کماکان اعتراض خود را به تبعید و سرکوب مضاعف در زندان قزلحصار اعلام کنند و مطالبه‌ی بازگشت به زندان اوین و متوقف‌سازی رویه‌ی پرونده‌سازی امنیتی در زندان را با صدایی رساتر، اعلام کنند.

پیام توماج صالحی از زندان
توماج صالحی، زندانی سیاسی محبوس در زندان دستگرد اصفهان، در نامه‌ای که خطاب به وکلایش نوشت، تاکید کرد که “زندان اگر بر فرض محال تمام خدمات یک هتلِ هفت ستاره را هم فراهم کند باز هم زندان است و من فکر نمی‌کنم حقم حتی یک روز اسارت باشد. به مرگ گرفتند، اما به تب راضی نخواهیم شد”. توماج که اخیرا یکی از وکلایش را از پرونده خارج کرده، علت این امر را اختلاف نظر در رویکرد رسانه‌ای این وکیل اعلام کرده است.

متن کامل نامه به شرح زیر است:
“عرض ادب و احترام خدمت آقای رئیسیان و خانم اعتماد، ده ماه پیش که شما آقای رئیسیان درخواست من برای وکالت من و شما خانم اعتماد درخواست پدرم برای وکالت من را پذیرفتید، با علم به این بود که مرکز توجه ارگان‌های اطلاعاتی و ارتش سایبری خواهید شد و سیبل حملاتی چون پرونده‌سازی‌ها و سناریوسازی‌هایی که حیثیت شما را هدف قرار خواهند داد که البته همینطور هم شد، من بابت این ازخودگذشتگی از شما متشکرم. زمانی که مدت‌ها با همان چیزی که شعارمان بود شکنجه روانی می‌شدم، یعنی نور، زمانی که هرشب بعد از بازجویی‌های ده دوازده ساعته تلاش می‌کردم روحیه‌‌ی آسیب دیده خودم را بازسازی کنم و برای حکم ناعادلانه اعدام آماده می‌شدم، چیزی که به عنوان شکنجه روانی هر روز در ابتدای بازجویی‌ها با آن تهدید می‌شدم و تلاش می‌کردم مرگ با افتخاری داشته باشم، ملاقات شما آقای رئیسیان و در آغوش گرفتنم بعد از آن همه انزوا در سلولی هشت متری و حمایت همه‌جانبه‌تان قدرت دوباره‌ای به من داد، همانطور که رسیدن خبر حمایت جانانه‌ طرفدارهایم. در آن روشنیِ۲۴ ساعته عصبی و تاریکیِ شبانه‌روزیِ دل، ملاقات شما خانم اعتماد و دیدن غلبه‌تان بر ترس و در نهایت آن لبخند امیدبخشتان در قعر ظلمت تداعی سپیده‌ای بود پس از سال‌ها تحمل شبِ بی ماه و ستاره‌ی این وطن، مثل ایستادگیِ رشنو‌ها، یادآورِ آن شوق بی‌مهابا بینمن و طرفدارهایم. کسانی که شما را تهدید کرده‌اند از طرفدارهای من نیستند، فحاشی و تهدید در مسلک این خانواده نیست. جدایی من از خانم اعتماد در این پرونده‌ منشأ شخصی ندارد و زیر سوال بردن توانایی‌های ایشان در حرفه‌شان هم نیست تنها از بابت اختلاف نظر ما در برخورد رسانه‌ای است. زندان اگر بر فرض محال تمام خدمات یک هتلِ هفت ستاره را هم فراهم کند باز هم زندان است و من فکر نمی‌کنم حقم حتییک روز اسارت باشد. به مرگ گرفتند، اما به تب راضی نخواهیم شد. بابت تمام زحمات شما متشکرم، شما برای من جنگیدید و مطمئنم که با تمام توانتان هم جنگیدید اما خط قرمز من هوادارهای واقعی‌ام هستند و احساساتشان، کسانی که در این سال‌ها فریب تهمت‌هایی که روزنامه‌ها و تلویزیون و ارتش سایبریِ حکومت به من زدند را نخوردند و همچنان پشتیبانم بودند. با سپاس مجدد از شما، زحمات بی‌دریغتان و آرزوی سربلندی”. زندان دستگرد – توماج ۱۴۰۲/۷/۱۱.

تداوم بازداشت فروغ سمیع نیا در زندان لاکان رشت
فروغ سمیع نیا، شهروند ساکن رشت و فعال حقوق زنان، علیرغم گذشت بیش از چهل روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان لاکان این شهر بسر میبرد. یک منبع مطلع نزذیک به خانواده این شهروند گفت: “علیرغم گذشت بیش از چهل روز زمان دستگیری خانم سمیع نیا، مسئولان قضایی از پذیرش قرار وثیقه و آزادی موقت او ممانعت به عمل آورده اند.”

رد درخواست آزادی مشروط آرش جوهری
آرش جوهری، فعال کارگری که دوران محکومیت۷ ساله خود را در زندان اوین سپری می کند با فشار و اعمال نظر بازجو برای دومین بار پیاپی درخواست آزادی مشروط اش رد شده است. این فعال کارگری که در سال ۱۳۹۹ بازداشت شده تاکنون بدون حتییک روز مرخصی در حال سپری کردن حبس طولانی مدت خود است و نهادهای امنیتی با اعمال نفوذ در روند پرونده او می کوشند روحیه مقاوم اش را در هم شکنند.