کمونیست هفتگی: روز چهارشنبه سوم ژانویه، در مراسم چهارمین سالروز کشته شدن قاسم سلیمانی، در شهر کرمان دو انفجار صورت گرفت که در نتیجه آن ٨٤ نفر کشته و حدود ٢٠٠ نفر مجروح شدند. تحلیل حزب کمونیست کارگری – حکمتیست در باره این واقعه چیست؟
سیاوش دانشور: این اقدام بروشنی مصداق یک تروریسم کور است. هدف تروریسم کور کشتن بدون مرز مردم عادی است. هرچه مهیب تر و وحشیانه تر، بهتر! ما با وضعیتی مواجه نیستیم که بعنوان مثال یک جریان مخالف حکومت، حال ارتجاعی یا انقلابی، با دولت و نیروهای نظامی اش درگیر شده و یا به آنها ضربه نظامی زده است. ما با اقدام آگاهانه برای قتل عام مردم غیر نظامی روبرو هستیم. تروریسم کور یک روش جاافتاده جنبش اسلام سیاسی است. از جمهوری اسلامی بعنوان استاد آن تا انواع گروه های دست ساز و نیابتی ساخت دولتهای غربی و دولتهای منطقه؛ طالبان و القاعده و حماس و داعش و الشباب و حزب الله و جهاد اسلامی و جیش العدل و دیگر شاخه های جنبش اسلامی روش شان همین است. انتحار و بمبگذاری در مدرسه و قطار و اتوبوس و مرکز خرید و مسجد و گورستان و بازار. سیاستی فاشیستی با منطق فاشیستی مجازات جمعی و توجیه خرافات مذهبی. این سیاستها و روشها از نظر کمونیسم کارگری و جنبش آزادیخواهانه و سوسیالیستی طبقه کارگر، مذموم و وحشیانه و ارتجاعی است و هیچ سنخیتی با روشهای مبارزه انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری یک جامعه آزاد و برابر و مرفه ندارد.
مضافا اینکه اوضاع دنیا و منطقه خاورمیانه بهم ریخته تر از هر زمانی است. جنگ و تروریسم به گوشه ای ثابت و یک واقعیت از زندگی مردم در چهارگوشه جهان تبدیل شده است و سیاستهای میلیتاریستی و دست راستی دولتها و تهاجم به حقوق شهروندان با رواج روشهای عهدعتیقی و فاشیستی ترکیب شده است. روندهای متناقضی را می بینیم؛ از سوئی تلاشهائی برای گسترش جنگ در منطقه و از سوی دیگر تلاشهائی برای ممانعت از گسترش جنگ در جریان است، با اینحال شتاب ترورها و حملات نظامی در کشورهای منطقه تندتر از ماههای قبل شدند. در چنین اوضاع شکننده ای هر واقعه جدید میتواند به پیچیدگی بحران و دامنه جنگ کمک کند. ناگهان جمهوری اسلامی از بانیان اصلی تروریسم و ناامنی و جنایت جمعی در منطقه، آنهم در شرایطی که زیر فشار وسیع داخلی ناشی از نخواستن مردم و موقعیت شکننده منطقه ای و بین المللی است، خود را “قربانی تروریسم” معرفی میکند و با موجی از همدردی و محکومیت دولتهای جهان روبرو میشویم. این در شرایطی است که همه میدانند که خامنه ای و شاخه های جنبش اسلامی و خود محکوم کنندگان سرسوزنی برای جان مردم عادی ارزش قائل نیستند و در کارنامه هر کدامشان لیست طویلی از جنایت مهیب وجود دارد. حالا خامنه ای کودک کش درست مانند بنیامین نتانیاهوی کودک کش، از سران کشمکش تروریستی در منطقه، مدعی اند که “قربانی تروریسم” شدند و لذا برای “حق مشروع دفاع از خود” از تروریستها “انتقامی سخت” خواهند گرفتً! ما با یک جنگ ارتجاعی تروریستی روبرو هستیم که طی آن تروریستهای دولتی و غیر دولتی و اسلامی، با اتکا به تروریسم کور و نسل کشی و مجازات جمعی، بر طبل توخالی “مبارزه علیه تروریسم” میکوبند. جمهوری اسلامی “قربانی تروریسم” نیست، یک منشأ اساسی تروریسم و جنایت در منطقه و جهان است. این دولتها و نیروهای ارتجاعی موئتلف شان خود بانی ترور و تحجر و گسترش روزافزون آن در منطقه هستند.
تردیدی نیست که جمهوری اسلامی تلاش دارد از این واقعه بهره برداری سیاسی و تبلیغاتی کند، ممکن است به این بهانه به جائی در مرزها چند موشک پرتاب کند و یا تعدادی بیخبر را بعنوان “مسببین داخلی” مجازات کند تا خود را از فشار و توقع نیروهای موئتلف منطقه ایش برای گسترش جنگ رها کند. اینها اما موقت است و دوام چندانی ندارد. نکته اساسی و مهم برای ما بالا بردن هشیاری سیاسی جامعه ایران و جنبشهای آزادیخواه و برابری طلب و انقلابی در مقابل نیروهای متفرقه ارتجاعی و تروریست اعم از دولتی و غیر دولتی است. اگر بدست نیروهای ارتجاعی باشد، میخواهند جامعه را به صحنه جنگ و ترور فرقه ای تبدیل کنند. جامعه بیش از هر زمان در مقابل این تلاشهای فرقه ای و تروریستی نیاز به مصونیت دارد. سیاستهائی از این دست و نیروهای مدافع آن از مخاطرات پروسه سرنگونی اند و باید افشا و منزوی کرد. ما بر بالا بردن آمادگی جنبشها و نیروهای انقلابی تاکید میکنیم. باید در مقابل نیروهای ضد جامعه سدی بست. آزادی مردم ایران از جمله در گرو عقب راندن و جارو کردن نیروهای تروریستی و ضد جامعه و در راس آنها تمامیت جمهوری اسلامی است. حزب کمونیست کارگری- حکمتیست خود را به این امر متعهد میداند.
کمونیست هفتگی: روز پنجشنبه چهارم ژانویه، داعش مسئولیت انفجارهای کرمان را بعهده گرفت. چرا داعش، چقدر واقعی است؟
سیاوش دانشور: ما هیچ ابزاری برای اثبات ادعای داعش یا ادعای اولیه رژیم که بلافاصله انگشت اتهام را بسمت آمریکا و اسرائیل برد نداریم. ضرورتی هم نمی بینیم هرچه آنها میگویند را بعنوان واقعیت مسلم بپذیریم. بخشی از مردم ایران نظر به بی اعتمادی مفرط به حکومت میگویند؛ “کار خودشان است”. برای ما هدف این اقدام مهمتر است و اینکه در وضعیت مشخص کنونی بنفع کدام نیروها عمل میکند و یا چه امکانات و فرجه هائی را به آنها میدهد. نوع و روش کار بدون تردید به جنبش اسلامی تعلق دارد، حال داعش یا محافلی از خود رژیم، یا ترکیبی از ایندو و یا نیروی سومی که از داعش بعنوان پیمانکار استفاده کرده است. چرا داعش؟ شاید بدلیل ابراز وجود سیاسی بعد از دوره تضعیف و پراکندگی و رقابت با نیروهای رقیب موئتلف رژیم موسوم به “محور مقاومت”. جنگ اسرائیل علیه مردم فلسطین همه نیروهای اسلامی را کم و بیش به تحرک درآورد. داعش و طالبان و سلفی ها و حماس و اخوانی هم تلاش دارند در جنگ و رقابت جریانات اسلام سیاسی موقعیتی پیدا کنند. شبیه این اقدامات تروریستی به تناوب در افغانستان و عراق و کشورهای منطقه صورت میگیرد.
کمونیست هفتگی: برخی عناصر اپوزیسیون راست از این اقدام تروریستی و کشته شدن “هواداران رژیم” ابراز خوشحالی می کنند. این مسئله را چگونه می بینید؟
سیاوش دانشور: پرنسیپ های ضد انسانی و ارتجاعی شان را برملا میکنند. “هواداران رژیم” بعنوان نیروی مشخص، اگر در مقابل مبارزه انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی مقاومت کنند، باید قاطعانه شکست شان داد. اما در منطق و سیاست کمونیسم کارگری و حزب حکمتیست مجازات جمعی وجود ندارد. مجازات جمعی روش کلاسیک فاشیسم است که ادیان ابراهیمی از جمله اسلام و رژیم اسلامی در آن ید طولایی دارند. برای ما جرم فردی است و باید در دادگاه صالحه اثبات شود. افراد را بخاطر عقایدشان بطور جمعی نمیتوان مجازات کرد. در اپوزیسیون ازجمله همین راستهای مورد اشاره شما در موارد مختلفی مثل رژیم اسلامی فکر میکنند، آیا میتوان با همین منطق و بعنوان “هواداران رژیم” از سلب حقوق شان و یا قتل عامشان در یک حمله تروریستی ابراز خرسندی کرد؟
کمونیسم کارگری برای برچیدن مناسبات مبتنی بر تبعیض و جنایت کنونی، ارتقای جایگاه و حرمت و حقوق انسانها مبارزه میکند. این حقوق براساس عقیده و تعلق ملی و مذهبی یا لائیک و ماتریالیست بودن این و آن نیست، براساس انسان و ساکن جامعه بودن است. ما ضد اسلام بعنوان یک ایدئولوژی ارتجاعی و واپسگرا هستیم اما قاطعانه علیه فاشیسمی که “مسلمانان” را مورد هدف قرار میدهد مبارزه میکنیم. ما به هیچ دین و مذهبی باور نداریم اما از آزادی داشتن و نداشتن مذهب دفاع میکنیم. ما با بورژوازی و مناسبات اقتصادی و اجتماعی سرمایه داری قاطعانه مخالفیم اما هیچ بورژوائی را بجرم عقایدش از یک زندگی با حقوق برابر و شرافتمندانه محروم نمیکنیم. کمونیسم کارگری ادامه تاریخ و فرهنگ طبقات ارتجاعی نیست، جنبشی برای رهائی کارگر و انسان محروم از سلطه جامعه طبقاتی و بازگشت به انسانیت خویش است. کمونیسم کارگری نه برای مجازات جمعی بلکه برای رهائی جمعی تلاش میکند.
٤ ژانویه ٢٠٢٣