مقالات

ستون آخر، تراژدی معدن طبس در هیاهوی فضای جنگی

ستون آخر،

تراژدی معدن طبس در هیاهوی فضای جنگی

خبرگزاری حکومتی ایلنا گوشه‌ کوچکی از پرده جنایت در معدن طبس را بالا برده است. این سرنخی به وضعیت واقعی معدنچیان و ماهیت عمیقاً ضد کارگری حکومت اسلامی سرمایه داران است. در انفجار معدن تاکنون به روایت آمار رسمی دولتی ٥٢ نفر و به روایت غیر رسمی که از زبان کارگران در “اعتماد آنلاین” منتشر شده است، ٥٥ نفر جانباخته اند.

کارگرانی که قربانی سودپرستی کارفرمایان و پیمانکاران شدند شرایط شان این بود؛

“کارگران «معدنجو» در ماه دو هفته کار می‌کنند و دو هفته برای استراحت به خانه‌هایشان می‌روند. در آن دو هفتهٔ کار، زمان استراحت را در یک اتاقِ کوچکِ ۱۴ نفره که نامش را خوابگاه می‌گذارند، می‌مانند و تخت هم به اندازهٔ کافی وجود ندارد. در آن دو هفته‌ای که باید برای استراحت به خانه‌هایشان بروند، اکثرشان کارِ دیگری برای خود دست و پا می‌کنند تا سرِ ماه بتوانند از پس خرج و مخارج خانواده بربیایند. می‌گویند قرار است به خانواده‌های کارگران کشته شده علی‌الحساب ۲۰۰ میلیون تومان و کارگرانِ آسیب دیده ۵۰ میلیون تومان بدهند. ۲۰۰ میلیون تومان، در ازای جانِ کارگر، یک شوخیِ تلخِ بزرگ است”.

وقتی به سخنان خانواده های کارگران جانباخته گوش میدهید، همه از عمدی بودن این فاجعه، از فشار کارفرما و مسئول بلوک ها که پیمانکاران هستند و گفتند “کارگران باید سر کار بروند و هیچ خطری وجود ندارد”، از هشدارهای متعدد کارگران و حتی سرپرستان مبنی بر تجمیع گاز متان میگویند. آنها همینطور به بی توجهی مفرط و بی کفایتی مسئولین اشاره دارند که حتی برای دلجوئی از قربانیان سراغشان نرفته اند. در این میان هیاهوی ارتجاعی اعلام عزای عمومی برای اسماعیل هنیه و حسن نصرالله، انتقال زخمی های حزب الله لبنان با هواپیمای اختصاسی به بیمارستانهای ایران، متقابلاً دریافت پول از خانواده ها برای دفن کارگران جانباخته و تلاش مرتب مسئولین برای رفع مسئولیت از کارفرما و پیمانکار گویای همه چیز است. وقتی مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان برای کارگران جانباخته و ۵۰ میلیون تومان برای کارگران مصدوم را با اختلاسهای نجومی و سود سرمایه داران و حقوق عمال درجه چندم رژیم مقایسه می کنید، تنها باید به درهم کوبیدن کل بنیادهای این نظم کثیف و ضد انسانی فکر کرد و برای آن آماده شد.

کمرنگ شدن تراژدی معدن طبس در میان هیاهوی ارتجاعی و فضای جنگی و موشک پرانی، گوشه ای از کمرنگ شدن موقت امر مبارزه انقلابی با جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با موج نگرانی و حالت انتظاری است که این فضای جنگی به مردم ایران تحمیل کرده است. ماحصل این سیاست به فراموشی سپردن فاجعه معدن طبس و تداوم کار در معادن بمثابه قتلگاه است. به کارگران معدن طزره کرمان که بدلیل ناایمن بودن محیط کار دست به اعتصاب زدند و تا تامین ایمنی کار سرکارشان برنگشتند، به کارگران شاغل و بازنشسته در شهرهای مختلف، به دانشجویان دانشگاه هنر تهران که به طرق مختلف با معدنچیان طبس ابراز همدردی و همبستگی کردند و کارفرمایان را مسئول قتل کارگران دانستند درود میفرستیم. این همبستگی کارگری و ادعانامه علیه کارفرمایان حیاتی است.

پرونده معدن طبس و امر تامین استانداردهای ایمنی کار نمیتواند فراموش شود و یقه نظام و کارفرمایان متفرقه را خواهد گرفت. اجازه ندهیم جمهوری اسلامی و سرمایه داران متفرقه قتل دستجمعی کارگران معدن طبس را به حاشیه برانند. جنایت مشمول زمان نمیشود و بانیان آن باید پاسخ بدهند. یاد کارگران جانباخته معدن طبس را گرامی میداریم.

٣ اکتبر ٢٠٢٤