مقالات

برای رومینا سوسن عظیمی از سنندج

قتل رومینا کودک ۱۳ ساله توسط پدرش براستی که دل هر انسان و وجدان بیداری را به درد آورد. در جامعه ای که ما زندگی میکنیم بغیر از قوانین و فرهنگی که توسط دولت به ما تحمیل شده است، بخشی از این مردم نیز تحت تاثیر این قوانین و فرهنگ و سواستفاده از موقعیت و جایگاه خود به عنوان شوهر و پدر و برادر، رفتارهای عجیب و غریب و تا سر حد جنون مثل قتل همسر، فرزند و خواهر از جانب عمدتا مردان خانواده از خود نشان می دهند. توحش و بی عاطفگی که به هیچوجه شایسته انسان امروز نیست. قتل فجیع رومینا توسط پدرش تنها نمونه ای دلخراش و دردآور از قتل کودکان توسط پدر و افراد خانواده است. در شرایطی که باید خانواده، بطور طبیعی، کنار پدر و مادر و برادر جای امنی برای کودکان ما باشد، متاسفانه بعضی از انسانها در جامعه آنچنان مسخ شده از قوانین و فرهنگ حاکم هستند که منزل پدر به قتلگاه کودک تبدیل می شود. در میان بخشی از مردم به دلیل فرهنگ پائین و خرافی که به آن دچار هستند، جایگاه کودک و بخصوص کودک هنگام تولد اگر دختر باشد، از آغاز روی خوشی به آن نشان نمیدهند و “قدم او را خیر” نمی دانند!

کودک از قبل از تولد، اگر جنین پسر باشد، اطرافیان خوشحالند و از خدا میخواهند که زنده باشد. ولی اگر دختر باشد و تازه اگر لطف کنند فقط یک کلمه میگویند؛ زنده باشد! می گویند “غصه نخورید که بچه تون دختراست”! بچه وقتی بدنیا میاید اگر پسر باشد جشن میگیرند و شادی میکنند، دهل میزنند چون بچه پسر است ولی برای دختر از این خبرها نیست. در جامعه ما زیز سایه قوانین اسلامی بحدی کودکان دختر و زنان فرودست اند که حتی موقع بدنیا آمدن احساس بدبختی میکنند. موقع رفتن به مدرسه باید با حجاب باشند، حتی نباید مانتوی دلخواهشان بپوشند. حتی اگر به دختری هم تجاوز کنند باید سکوت کند چون میترسد. نکند بهش بگن مقصر اصلی خودت هستی! پدر و مادر اگر مهربان باشند سعی میکنند به خاطر آبروی خانواده و مسائل “ناموسی” صدایش را درنیاورند. در جامعه ای که ما در آن زندگی میکنیم زنان از نظر قانون و سنت هیچ حقی ندارند. بیحرمتی و تبعیض علیه زنان در خانواده، در جامعه و در محیط کار آدم را کلافه و خفه می کند.

در این جامعه کشتن زن مثل آب خوردن سهل شده است. اگر زنی با شوهرش مشکلی داشته باشد بخاطر فرزندان مجبور است در بدترین شرایط به زندگی ادامه دهد و اگر هم بخواهد جدا شود اولین فکری که به ذهنش خطور میکند اینست که بچه ها رو چکار کنم. در نهایت و ادامه این زندگی یا خود را آتش میزند و یا خودش را حلق آویز میکند. قانون اسلام هم که دیگر قوز بالا قوز است، در دادگاه هیچ وقت از زن حمایت نمی کنند، دیه زن نصف مرد حساب میشود، زن از لحاظ ارث سهمش نصف مرد است. سه زن اگر در دادگاه شهادت بدهند یک مرد به حساب می آیند. ارتجاع ارتجاع میزاید.

هر روز شاهد خودکشی و یا کشتن زنان و دختران توسط پدر یا برادر و یا شوهر هستیم. جامعه ای که مثل گرگ دهان باز کرده است برای بلعیدن انسانهای بیگناه، مانند دخترانی بی پناه مثل رومینا اشرفی که جای امنی برای زندگی ندارند. نمونه دیگری که در شهر سنندج اتفاق افتاد، کلاه گذاشتن سر زنان بود که در این میان بچه ای رو به عنوان بی سرپرست معرفی میکردند با هدف به دام انداختن زنان. تا اینکه قاتل تور خود را پهن کرد و زن بیچاره رو به دام انداخت تا اینکه بتواند از او اخاذی کند. بهش تجاوز کرد و در آخر او را کشت.

در روزها و ماههای گذشته در شهر ما و اطراف قتلهای ناموسی و خودکشی زیادی صورت گرفته است. برادری که دو خواهر خود را کشته است، به دلیل اینکه یکی از خواهرانش “بیوه” بوده و با خواهر مجرد بیرون رفته است. به گفته همسایه ها، برادر شک کرده است که این دو خواهر مشغول کارهایی هستند و در نهایت برادر با چاقو هر دو خواهر خود را به قتل رساند. آنها در محله فقیر نشینی مانند نایسر زندگی میکردند. و یا زنده بگور کردن آمنه محمدی در یکی از آبادی های گواز توسط پدر و برادر خودش به دلایل ناموسی. یا قتل لیلا حسین پناهی توسط شوهرش که در پارک کودک شهر سنندج اتفاق افتاد به دلیل اینکه از شوهرش طلاق گرفته بود. خود کشی دختر ۱۹ ساله به اسم شیما خسروی نیا در سال ۹۸ زمانی که پدر و مادرش در مهمانی بسر می بردند خود را حلق آویز کرد. خود کشی دختر ۱۶ ساله از روی پل بهاران شهرسنندج سال ۹۷ و نمونه های خیلی زیادی که هم گفتنش دردآور است و هم در حوصله این مطلب نیست.

ما در جامعه ای زندگی می کنیم که زنان تحقیر می شوند، به آنها بی حرمتی می شود، احساس امنیت نمی کنند و هیچگونه حمایتی از آنها صورت نمی گیرد. این جمله را که نوشتم یاد رومینا اشرفی دختر بی پناه افتادم که هنگام دستگیری در دادگاه از قاضی خواهش کرد که او را تحویل پدرش ندهند چون او را می کشد و دیدیم تحویل دادند و پدرش او را کشت. هرچه در این باره بگویم، کم گفته ام. به عنوان یک زن از این شرایط هم خسته ام و هم نفرت دارم. اما نباید تسلیم این شرایط شد. برای تغییر همیشه باید تلاش کرد. نباید ناامید شد. این تلاشها سالهاست که ادامه دارد و برای آزادی و برابری و رفع تبعیض و نابرابری باید به این تلاشها ادامه داد. آزادی زن معیار آزادی جامعه است!

٢ ژوئن ٢٠٢٠