مقالات

مبارزات معدنچیان آسمینون منوجان سیاوش دانشور

معادن کرومیت آسمینون منوجان از معادن مهم و حساس کشور است. کارگران این معادن در سالهای گذشته هم اعتراض و اعتصاب داشتند. ناامنی کار در معادن یک مسئله همیشه مطرح کارگران بوده است. تنها در شهریور سال گذشته دوبار معادن آسمینون دچار ریزش شدند که در آخرین مورد در ۲۲ شهریور ۹۹، ریزش یکی از تونل های معدن جان یک کارگر را گرفت.

داستان اعتراض اینبار به تعطیلی شرکت معادن آسمینون در آستانه نوروز امسال برمیگردد که این تعطیلی موجب بیکاری ١٢٠٠ کارگر با حقوق های معوق شد. بدنبال اعلام تعطیلی معدن، در اواسط فروردین کارگران دست به تجمع زدند و از اول صبح محور ترانزیتی استان هرمزگان و کرمان و سیستان و بلوچستان را مسدود کردند و مانع رفت و آمد وسائل نقلیه شدند. این اعتراض گسترده کارگران به ایجاد ترافیکی بیست کیلومتری در این محورها منجر شد و محمودی فرماندار منوجان برای کنترل اوضاع ناچار شد میان کارگران برود و وعده برگزاری فوری جلسه با استاندار کرمان و مسئولین جهت باز شدن مجدد معادن و پرداخت معوقات کارگران دهد.

کارفرمای معدن نیز برای ازسرگیری کار شرط و شروط خودش را داشت. او میخواهد از شر قرارداد با کارگران و پرداخت مزایا و سنوات راحت شود، خواهان حذف یا کاهش تعرفه های گمرکی بود و از دولت میخواست که نرخ بهره مالکانه معدن را پائین بیاورد. علیمحمدی کارفرمای جدید معدن از بخش خصوصی است که معدن را خریداری کرده و در قدم اول همه کارگران را بیکار و معدن را تعطیل کرد تا با شرایط خودش مجددا آنرا باز کند. این در شرایطی بود دستمزد دو ماه کارگران باضافه بخش عمده عیدی کارگران پرداخت نشده بود و علیمحمدی وعده داده بود که تا اردیبهشت ماه آنها را پرداخت و قراردادهای جدید با کارگران منعقد خواهد شد. بیکاری صدها نفر و انعقاد قرارداد توسط شرکتهای زالوی پیمانی با وحشیانه ترین شکل ممکن، طرح علیمحمدی بود. این حضرت آقا چهار سال پیش نیز شرکت آلومینیوم هرمزگان را خرید و با تعطیلی شرکت بخش زیادی از کارگران را اخراج کرد. اعتراضات و اعتصابات تند کارگران آلومینیوم در این دوره واکنش به سیاست علیمحمدی بود که نهایتا موجب خلع ید آن واگذاری از وی شد. امروز همین داستان را در آسمینون تکرار می کند. مدیران فاسد معدن به سیاست اخراج و نپرداختن حقوق و ناامن تر کردن شرایط کار اکتفا نکردند، در پاسخ به اعتراضات کارگران علیه ناامنی معادن و نپرداختن حقوق ها، مدیران شرکت از شانزده نفر از کارگران شکایت و برایشان پرونده سازی کردند. این پرونده ها هنوز باز هستند.

اعتراضات هفته اخیر
بدنبال بازگشائی معدن در اردیبهشت ماه، علیمحمدی در حمایت شورای تامین و استاندار کرمان، اولا قراردادها را به شرکتهای پیمانی سپرد. شرکتهای زالوی پیمانی نیز عمدتا توسط همین مدیران ایجاد می شوند تا قراردادها را با مدت زمان کم و بدون کمترین تعهد کارفرما به کارگر منعقد و تعداد زیادی از کارگران را اخراج کنند. اینبار کارگران با همان تاکتیک قبلی جاده ترانزیتی بندرعباس- کهنوج را بستند و در تونل آن مستقر شدند. از روز دوشنبه صبح تا پایان سه شنبه کارگران شبانه روزی اعتراض و راهپیمائی و تحصن داشتند. روز سوم زیر فشار تحرک نیروهای انتظامی و امنیتی به سمت هرمزگان حرکت کردند و روز چهارم در محور بندرعباس – کرمان اعتراض شان را ادامه دادند. در روز چهارم اهالی کهنوج همراه با خانواده های کارگران به اعتراض کارگران پیوستند و مقابل استانداری و فرمانداری تجمع و اعتراض کردند. کارفرما در روز سوم قبول کرد که با همه کارگران قرارداد دو ماهه بسته شود. کارگران اینبار گفتند قرارداد یکساله هم قبول نیست، علیمحمدی باید خلع شود و معادن مجددا دولتی شوند. اینبار صدای هفت تپه ای ها توسط معدنچیان منوجان در تونل کهنوج تکرار شد. خانواده ها و مردم شهر بهم پیوسته بودند و اوضاع داشت تغییر می کرد.

در این میان شورای اسلامی وردست کارفرما همواره تلاش داشت کارگران را ساکت کند و بجای اعتراض و تظاهرات، آنها را به دالانهای اداره کار و هیئت حل اختلاف و غیره بکشاند. کارگران اما وقعی به این مزدوران نگذاشتند و کار خودشان را کردند. در روزهای سوم و چهارم تهدید کارگران و تحرک گسترده نیروهای سرکوب بیشتر شد. نگرانی سرکوب از هر طرف به کارگران موجب دخالت گسترده خانواده ها و مردم منوجان شد. استاندار اما در تلویزیون نشست و کارگران را شدیدا تهدید کرد و مانند امنیتی ها تهدید به شناسائی “اخلال گران” میکرد. عقل معیوب بورژوازی همیشه از این فراتر نمیرود و در هر اعتراض و اعتصاب کارگری دنبال “تحریک کنندگان” کارگران میگردد! این شلنگ تخته انداختن های استاندار اما بنظر صورت خود را با سیلی سرخ کردن بود. وحشت حکومتی ها از تغییرات سریع در فضای شهر و فشار چهار روز اعتراض ممتد و قاطع و رشد یابنده، موجب شد مسئولین و دولت و کارفرما باز عقب بنشینند تا خود را برای دور بعدی و زهر ریختن به کارگران آماده کنند. نهایتا در عصر پنجشنبه ٣١ اردیبهشت توافقنامه ای بین نمایندگان کارگران و کارفرما با حضور گوش تا گوش مقامات حکومتی و امنیتی و نظامی امضا شد که کارفرما ناچار شده است همه حرفهایش را پس بگیرد. طی این توافقنامه کارفرما موظف شد با کارگران قرارداد یکساله و مستقیم با شرکت فاریاب منعقد کند، شرکت پیمانی از پروسه تامین نیرو و قرارداد حذف شوند، طبقه بندی مشاغل اجرا و بخشی دیگر از حقوق و مزایای کارگران و ایمنی محیط کار تامین شود.

در کنار اینها تحت عنوان “کار فرهنگی” بازوهای امنیتی و ایدئولوژیک خود را مانند حراست و پایگاه بسیج مستقر میکنند. “کمیته انظباط کار” که معلوم نیست قرار است چکار کند تشکیل می شود. اینها اما قبلا هم کم و بیش وجود داشتند و بجز مزاحمت و ایجاد تنش کاری از پیش نبردند.

اهمیت این اعتراض چهار روزه در اتحاد و شیوه اعتراض و سنت مبارزاتی است که بسرعت شهر و چند استان اطراف را کم و بیش تحت تاثیر قرار داد. واگذاری معدن به بخش خصوصی را با شعار خلع ید از کارفرما زیر سوال برد. این خواست بسرعت و با توجه به سابقه علیمحمدی از جائی دیگر مجددا سربلند میکند. کارگران نقشه های کارفرمای خصوصی را بهم ریختند، ملزم به قبول چهارچوبی شد و تا اطلاع ثانوی نمی تواند طرحهایش را پیش ببرد. پیمانکاران را بیرون انداختند و حقوق مسلمی که داشت تماما نفی میشد لااقل در سطح توافقنامه مجددا بدست آوردند. کارگران معدنچی آسمینون اما بشدت بدبین هستند و کمترین اعتمادی به کارفرمائی که نیامده معادن را می بندد ندارند. محمودی فرماندار منوجان، زینی وند استاندار کرمان و شورای تامین مانند گروه مشورت و چماق کارفرما عمل می کنند و نیروی سرکوب شان هم آماده باش است. با اینحال کارگران خواستند، متحدانه میدان آمدند، مبارزه کردند و توانستند بخشی از حقوق شان را از حلقوم کارفرما بیرون بکشند و از بیکاری و اخراج جلوگیری کنند. تجربه مبارزات معدنچیان کرمان همواره غنی بوده است و مبارزات اینبار معدن آسمینون منوجان برگ مهم دیگری به این مبارزات افزود. درود بر مبارزه متحدانه معدنچیان و خانواده هایشان.

ضمیمه: متن توافقات جلسه پنجشنبه با نمایندگان کارگران معدن آسمینون:

١- مقرر گرديد قراردادهاي كارگران بصورت يكساله منعقد شود.
٢-قرارداد طبق روال گذشته فقط با شركت معادن فارياب صورت پذيرد.
٣-طرح طبقه بندی مشاغل بايد اجرا شود.
٤- طرح محدوديت حق اولاد برداشته شود.
٥- مديران معدن از ميان نيروهای بومی و متخصص منطقه كه داری مقبوليت نزد كارگران هستند تعيين گردد.
٦- هم حراست و هم پايگاه بسيج در معدن ايجاد شود و مسائل فرهنگی هم دنبال شود.
٧- سرويس اياب و ذهاب بايد فراهم و از ظرفيت حمل و نقل برابر قانون حق تردد داده شود.
٨-وضعيت بيمه بيكاری كارگران حل و فصل گردد.
٩- قرارداد كارگران در اسرع وقت منعقد گردد.
١٠- كميته طرح طبقه بندی ظرف يك هفته آينده انجام گيرد.
١١- ايمنی در محل كار به صورت كامل رعايت گردد.
١٢- مقرر گرديد سفته به عنوان تضمين برای استفاده ماشين آلات با تاييد چك ليست كارشناسی اخذ و كميته فنی ارزيابی ماشين آلات تشكيل شود.
١٣-كميته انضباط كار تشكيل شود.
١٤- از ظرفيت دستگاههای دولتی جهت رفع مشكلات توليد در معدن استفاده شود.
١٥- مقرر گرديد در اسرع وقت نسبت به انتصاب مدير واحد نيروی انسانی معدن اقدام شود.
١٦- حضور آقای حيدری بيزنو در معدن ممنوع می باشد.
١٧- مقرر گرديد از بعضی از كارگران كه قطع عضو و مصدوم شده اند توسط كارفرما ملاقات و دلجويی شود.
١٨- مقرر گرديد به افرادی كه نقص عضو شده اند تا سقف پنجاه ميليون بيمه تكميلی و در صورت نياز پنجاه ميليون تومان كارت طلايی پرداخت گردد.

٢١ مه ٢٠٢١