فیلم جدید جمهوری اسلامی بدنبال نمایشی تحت عنوان رتبه بندی و ایفای نقش در ارزش دادن به تحصیلات دانش آموزان و دانشجویان روی صحنه رفته و کودکان را به قتلگاه مدارس میفرستد.
۴۳ سال عدم اهمیت به پیشرفت علم به دلیل دخالت های حکومت اسلامی در متون کتب درسی و کلیت سیستم آموزشی و فاصله انداختن کلیت سیستم آموزشی با استانداردهای بینالمللی، عدم رعایت دیگر موارد لازم در جهت ایجاد شرایط مساعد برای برخورداری از تحصیلی مفید برای سوق دادن آنان به آینده ای موفق و در این ميان نادیده گرفتن حق و حقوق معلمان که رکن و پایه آموزش و پرورش کشور و بخش مهمی از طبقه کارگر را تشکیل میدهند، کارد را به استخوان معلمان، اولیا و بخش عمده ای از جامعه رسانده است.
عدم اهمیت به خواسته های معلمان از طرف وزیر آموزش و پرورش و دست اندرکاران با توجه به قانونها و عملکردشان راهی جز پیشروی در مبارزات طبقاتی در قالب تشکل های مستقل نگذاشته است. در این باره معلمان از خود میپرسند که در یکسال گذشته در مورد کدام یک از مطالبات معلمان اقدام کردند؟! جز قراردادن شرط و شروط برای رتبه بندی آنهم در حد وعده وعید حتی با حذف هم ترازی و افزودن رتبهای جعلی تحت عنوان آموزشیار- معلم بودجه رتبه بندی را به یک سوم تقلیل دادند. همچنین شش ماه نخست سال ۱۴۰۰ را از شمول قانون رتبه بندی حدف کردند و در روزهای پایانی سال صدور حکمهای جدید را به سال نو وعده داده و مابهالتفاوت شش ماهه دوم را هم ندادند.
بنا به اعلام یکی از مدیران با ۲۹ سال سابقه کار با مقايسه مدارک لازمه برای ارتقا حقوق بر اساس قانون رتبه بندی افراد کم سابقه ای که مدارکشان کمتر از ایشان بوده از حقوق بیشتری برخوردار می شوند. حل مسئله مهم حداقل معیشت که امسال با توجه به تورم ۱۶ میلیون تومان است یا سایر مشکلات کلان موجود در سیستم آموزشی به کجا رسید؟! حکومت تنها جوابش به خواستهای معلمان مانند سابق، بازداشت و صدور حکمهای مختلف و بگیر و ببندها است.
از طرفی در نهایت بیشرمی دست پرورده های حوزه خرافات، طلبه ها را جهت تدریس به مدارس می فرستد یا بهتر است بگوییم تهدیدی غیر مستقیم و خط و نشانی در جهت اخراج معلمان و جایگزینی این مرتجعین بجای آموزگاران می باشد. در چنین وضعیتی که معلمین برای احقاق حق خود و دانش آموزان سرکوب می شوند، لازم است اولیایی که مخالف نفوذ و دست اندازی بیش از پیش دین در سیستم آموزش هستند و فلاکت به بار آمده توسط طلاب با عقاید مسموم و صدمات جبران ناپذیر آن را در زندگیشان تجربه کردهاند بیشتر در کنار معلمان در اعتراضاتشان باشند.
از جمله اقدامات غیرمسئولانه حکومت دستور برگزاری کلاسهای حضوری است، آنهم بدون حل مشکلات مکانی با کلاسهای شلوغ، که مهم و لازم است تا در جهت رعایت فاصله اجتماعی تا ریشه کن شدن کرونا رعایت شود. همینطور فقدان سیستم تست روزانه کرونای دانش آموزان یا در نظر نگرفتن وضعیت معیشتی دانش آموزان که بدلیل فقر مالی نمی توانند از آموزش آنلاین و اینترنتی استفاده کنند. این مسئله در در رابطه با وسایل نقلیه، پوشاک، تغدیه وغیره نیز صدق میکند.
دایر بودن یکماه اضافه مدارس بدون در نظر گرفتن امکانات سیستم خنک کننده در مناطق گرمسیر آنهم با تهدید به نظارت بر این امر، نمونه ای بارز از عدم اهمیت به سلامت دانش آموزان و کارکنان مدارس است. اگر این تصمیم در جهت آموزش برایشان حائز اهمیت بود، ۵ میلیون دانشآموز ترک تحصیل نمیکرد، هزاران دانش آموز کودک کار نمیشدند و دختران زیر شن وادار به ازدواج اجباری تحت هر عنوانی تن نمیدادند.
اینطور به نظر میرسد به لحاظ ریشه کن نشدن کرونا، قرار گرفتن در ماه رمضان دلیلی جز کشاندن عمدی دانشآموزان و معلمان برای ابتلا به کرونا و تبلیغ عقاید اسلام تحمیلی( رمضان) در جهت دوام حکومت و تحمیل عقاید در جهت پر کردن جیب آنان می باشد. اینجاست که اولیا باید سکوت نکنند، در حمایت از معلمان و مسلما در وهله اول از جان فرزندانشان و حقوق اخذ نشده خودشان با توجه به اینکه اکثریت اولیا از طبقه کارگر، زحمتکش و کم بضاعت میباشند، دفاع کنند. لازم است درپاسخ به دستورات حکومت ساکت نمانده و از عمل به خواسته هایش امتناع و اعتراض کنند.
از سویی مقام فن آوری و نوآوری وزارت علوم تحقیقات و فناوری اعلام میکند ۴۴ درصد فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکارند چرا که سیستم آموزش کشور تاکنون در بخش اشتغال دانش آموختگان موفق نبوده و باید رویکردها تغییر کرده و مهارت ورزی و مهارت آموزی در دستور کار قرارگیرد.
آقایان متخصص تشخیص داده اند که نیاز به کلاسهای آموزش عملی دارند آنهم در حکومتی که مقامات آن حتی نمیتوانند متن را از رو نوشته بخوانند و خودشان متخصص تشریف دارند طوری که بجای واکسن معتبر نسخه عنبر نسا میدهند.
۲۱ آوریل ۲۰۲۲